ازدواج در چه سنی بهتر است؟
موضوع ازدواج جوانان از جمله مسایلی است که در سالهای اخیر ذهن بسیاری از خانوادهها را به خود مشغول کرده است و از دغدغههای اصلی آنان به شمار میآید.
مشکلات موجود بر سر راه تشکیل خانواده اعم از مشکلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، عدم ثبات زندگی مشترک، تنگناهای پس از ازدواج و بسیاری مسایل دیگر موجب کنارهگیری جوانان از ازدواج و بالا رفتن تدریجی سن ازدواج شده است. افزایش سن ازدواج در خانوادههای ایرانی با توجه به اعتقادات خانوادهها به مسایل شرعی نگرانیهایی را ایجاد کرده است که میتواند در آینده خطرساز باشد. همین مساله باعث شده است که مسوولان و دستاندرکاران به فکر بیفتند و راهکارهایی برای کاهش عوارض بالا رفتن سن ازدواج مطرح کنند.
از طرحهایی که توسط برخی از مسوولان ارایه شده است، بحث کاهش سن ازدواج است که این روزها به دلیل برخی اظهارنظرها بحث آن همچنان داغ است. برای بررسی این موضوع این هفته دیدگاه چند تن از صاحبنظران و متخصصان امر را جویا شدیم که در ادامه میخوانید.
«سن بلوغ فیزیولوژیک در دختران حدود ?? سالگی است که البته ? تا ? سال زمان لازم است تا این بلوغ کامل شود.» دکتر طاهره افتخار، متخصص زنان و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران صحبتهای خود را با این جمله آغاز میکند و در ادامه میگوید: «به این ترتیب سن بلوغ فیزیولوژیک در دختران بین ?? تا ?? سال است. این حرف به آن معنا نیست که فرد از لحاظ فکری و اجتماعی نیز به بلوغ رسیده است.
دکتر افتخار: ازدواج را به افراد زیر ?? سال توصیه نمیکنیم
دکتر افتخار معتقد است که برای باردار شدن بلوغ فیزیولوژیک مهم است و آنچه باید درباره بحث ازدواج مورد توجه قرار گیرد، بلوغ فکری است ولی در کل، ما سن زیر ?? سال را برای ازدواج توصیه نمیکنیم زیرا زایمان در سنین پایینتر از ?? سال برای مادر و نوزاد مضر و خطرناک است.» این متخصص بیماریهای زنان همچنین مسایل جنسی را غریزی و اجتنابناپذیر میداند و اعتقاد دارد این نیاز باید ارضا شود و بهترین راه برای این کار ازدواج است. وی دراین مورد میگوید: «ازدواج برای دختر و پسری که از لحاظ فرهنگی به بلوغ رسیده و میتوانند بارداری را به تعویق بیندازند، بسیار مفید خواهد بود. در واقع عقب افتادن ازدواج به خصوص در سنین بالای ?? سال موجب فسادهای گوناگونی میشود که ازدواج به موقع میتواند مانند واکسنی در برابر عوامل خطرساز عمل کند.
دکتر مرندی: زود ازدواج کنید اما زود بچهدار نشوید
دکتر سیدعلیرضا مرندی رئیس فرهنگستان علوم پزشکی و وزیر اسبق بهداشت و عضو کمیسیون بهداشت مجلس نیز نظری مشابه در این زمینه دارد. دکتر مرندی میگوید: «افراد زمانی برای ازدواج آماده خواهند بود که از لحاظ بلوغ جسمی، فکری و اجتماعی به بلوغ رسیده باشند. افراد باید در اولین سن ممکن که توانایی پیدا میکنند ازدواج کنند.» وی همچنین به افزایش سن ازدواج در جوانان اشاره میکند و میافزاید: «این مساله باعث شده است که جوانان زمانی تن به ازدواج دهند که یک دهه از عمر خود را از دست دادهاند. با افزایش سن شخصیت افراد شکل گرفتهتر میشود و علاوه بر فروکش کردن شور و اشتیاق در آنها، قدرت سازگاری آنان نیز کاهش مییابد.» البته دکتر مرندی نیز این مساله را یادآوری میکند که ازدواج در سنین پایین به معنای باردار شدن در این سنین نیست و زوجین میتوانند این کار را به تعویق بیندازند.
دکتر قاعدی: ازدواج موقت مشکلی را حل نمیکند
از سوی دیگر دکتر غلامحسین قائدی، روانپزشک، عضو هیات علمی گروه روانپزشکی دانشگاه شاهد و همچنین عضو گروه پژوهشی خانواده و سلامت جنسی آنچنان بر کاهش سن ازدواج جوانان تاکید نمیکند. وی معتقد است: «متوسط سن ازدواج در کشور در دختران ?? تا ?? سال و این سن در پسران ?? تا ?? سال است و مهمترین علت تفاوت در سن ازدواج در نقاط مختلف تفاوتهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و اقتصادی است.» دکتر قائدی میگوید: «برای ازدواج دو جنبه بسیار اهمیت دارد؛ جنبه فیزیولوژیک و جنبه روانی. در این قضیه نمیتوان کاهش سن ازدواج را یک مساله تکعاملی دانست و عوامل مهمی در آن تاثیرگذار هستند.» وی در این مورد میافزاید: «طرحهایی مانند ازدواج موقت مشکل عمدهای را حل نمیکند. کاهش سن ازدواج نیز به تنهایی مثمرثمر نخواهد بود. در اختیار قرار دادن تسهیلات برای ازدواج نیز چارهساز نیست زیرا این مسایل پس از ازدواج کنار گذاشته میشوند و زوج جوان با مشکلات بزرگتری دست به گریبان میمانند.» دکتر قائدی خاطرنشان میکند: «به ازدواج نباید تنها بهعنوان ارضای نیازهای جنسی نگاه شود و برخی اطلاعات، مهارتها و آموزشها باید در سنین پیش از ازدواج وجود داشته باشد که جوانان با آگاهی با مساله ازدواج روبهرو شوند.»
دکتر افتخار نیز مساله آموزش را در ازدواج بسیار مهم میداند و میافزاید: «آنچه موجب بالا رفتن سن ازدواج و فرار جوانان از این کار شده این است که آنها آموزش لازم برای مدیریت و تعامل در این مساله را نمیبینند و در عادیترین مسایل یک زندگی مشترک دچار مشکل هستند. مطالبی هم که به نام آموزش در مدارس و دانشگاهها به جوانان داده میشود کامل و کافی نیست. بسیاری از زوجهای جوان درمورد برخورد با هم، حرف زدن، مطرح کردن مشکلات و مسایلی از این قبیل آموزش نمیبینند و حتی برای بیان شفاف معضلات خود دچار ضعف هستند. این مشکلات کوچک مثل یک گلوله برف است که رفتهرفته تبدیل به یک بهمن میشود.» دکتر مرندی در مورد بحث آموزش در مدارس اعتقاد دارد، به جای بسیاری از محفوظات بیمورد که در قالب دروس دوره تحصیل ارایه میشود، میتوان آموزشهایی در راستای رشد آگاهی اجتماعی و فرهنگی به جوانان ارایه کرد. وی میگوید: «در برخی کشورها دروس بر مبنای نیازهای اجتماعی و به خصوص سلامت جسم و روح و سلامت اجتماعی تبیین شده است. در کشور ما نیز باید آگاهی و آموزشهای لازم به افراد ارایه شود تا مشکلات آتی در این مورد به وجود نیاید.»
چه باید کرد
دکتر مرندی که خود سالهای فراوانی را در متن مدیریت سلامت بوده اعتقاد دارد ما برای اینکه بتوانیم سن ازدواج را در بین جوانان کاهش دهیم و از انحرافات و مشکلات بعدی آن جلوگیری کنیم باید اول به این کار اعتقاد داشته باشیم و آن را باور کنیم. وی میگوید: «زیرساختها در کشور ما در این مورد به صورت فراگیر فراهم نیست که قسمتی از این مساله مربوط به خانوادهها و بخشی بر عهده دولت است. باید به این مسایل به صورت کلان نگاه شود. اگر حتی ازدواج در سنین پایین هم صورت نگیرد و افزایش سن ازدواج به صورت یک معضل مطرح نشود، باید آموزشهایی در این زمینه در دوران تحصیل دانشآموزی و دانشجویی وجود داشته باشد.» دکتر مرندی میافزاید: «امروز ازدواج یک مساله فراموش شده است و ما کاری به طور جدی برای آن انجام ندادهایم. ما به صورت مقطعی و سلیقهای عمل میکنیم و این در همه موارد به ما لطمه وارد میکند.»
دکتر افتخار در این مورد میگوید: «بیشتر مشکلات به وجود آمده ما در امر ازدواج جنبه فرهنگی دارد. اگر چه ممکن است که در سنین مدرسه موارد معدودی از ازدواجهای موفق وجود داشته باشد ولی در حال حاضر در سنین مدارس شخصیت فرد نمیتواند کامل شده باشد و مشخص نیست که انتخابهای افراد در این سنین به صورت منطقی انجام شده باشد.» وی میافزاید: «وقتی فرد تصویر درستی از ازدواج ندارد نمیتواند به طور منطقی پا به این عرصه بگذارد.» دکتر قائدی نیز در بخش پایانی صحبتهای خود به عدم مهارتهای لازم در سنین پایین در افراد اشاره میکند و میگوید: «وقتی که ما بخواهیم با وسیله نقلیه در خیابان رانندگی کنیم، از ما گواهینامه رانندگی میخواهند. اما آیا در مورد آمادگی برای ازدواج کسی از ما گواهینامه خواسته است؟! باید سعی کنیم مهارتها را برای این کار بالا ببریم که اگر این اتفاق نیفتد در آینده دچار مشکلات فراوانی خواهیم شد.»
از ازدواج تا ازدواج مدرن
مقولهی ازدواج تاریخی دیرینه دارد به گونهای که به تاریخ حضرت آدم و هوا و داستان شکلگیری این دو مرتبط میگردد و بعد از آن نیز انسان جهت تشکیل زندگی و پرداختن به معیارهای اساسی آن از فاکتور مهم و مثبتی به نام ازدواج استفاده نموده و در این رهگذر گامهای موثر و مفیدی را برداشته است. ولی مهمترین شکل را باید در زهدان مکتب گرانسنگ پیامبر گرامی اسلام کنکاش کرد.
اما آنچه که ما را به این مبحث وامیدارد شاید گفت ابتدا تعریفی جامع از مقولهی ازدواج باشد. ازدواج در یک تعریف کلی عبارتست از تقبل و پذیرفتن زوج و زوجه در جهت آغاز زندگیای مشترک با اهدافی معین و متعالی که به دنباله¬ی این اهداف معین و متعالی آرزوهای اجتماعی و معنوی نیز مدنظر باشند و یا میتوان گفت ازدواج یعنی پیوند خوردن دل و روان و عقل دو فرد غیر همجنس در جهت رسیدن به اهداف و آرزوهای هم جنس. به عنوان مثال : وقتی زن و مردی بیگانه با هم آشنا میشوند این آشنایی بر اساس یکسری منویات و ویژگیهای اجتماعی رخ داده که طبعاً منشأ اثری مفید در وصل این مهم بوده اند.
بنابراین با مفاهیمی که از ازدواج برشمردیم میتوان اذعان داشت که ازدواج مقولهای بس بسیط و حیاتی است. لذا ابتدا وارد مقولهی ازدواج میشویم و بعد در ادامهی بحث به ازدواج مدرن و احیاناً ویژگیها و روحیات آن نیز خواهیم پرداخت. همانطوری که میدانیم بشر موجودی اجتماعی است. موجودی که بدون زندگی اجتماعی قادر به کسب خواستههای اجتماعی خود نیست. لذا بر دو دلیل عمده باید اجتماعی بودن انسان را تایید کرد.
نخست همان اجتماعی شدن انسان است که قرآن نیز به صراحت به آن اشاره مینماید. در ثانی هیچ انسانی فراشعور و فراعقلی که از فرهنگ برتر و تفکری بارز بهره میجوید نسبت به خود و محیط پیرامون خودش (موالید سه گانه) نمیتواند بی تفاوت و بی اعتنا باشد. بنابراین تردیدی نیست که تشکیل زندگی و آشنایی با معیارهای منتج آن پیامدی جز خیر و برکت را به همراه نخواهد داشت و بی گمان انسان با وارد شدن به دنیای زندگی است که هم خود و هم زندگی را میشناساند و یا به بیانی دیگر تعریف جامع و درستی را از زندگی میفهمد . اگرچه امروزه برخی فرهنگ ازدواج را دارای مواردی از قبیل قراردادی و غیر رسمی میپندارند و ایراداتی را نیز بر آن روا میدارند. ولی هیچ انسان معقولی بر معقول بودن مقولهی ازدواج مهر امحاء نمیتواند بزند. بدین مفهوم که این فرهنگ در مسیر زندگی و اهداف بشر به مانند تابلویی نصب شده و جهت-های لازم آن نیز هر کدام راهنمایی صحیح و آموزنده اند. یعنی ویژگیهای آن کاملاً با روحیات بشر کلافی عمیق خورده اند. و یا به بیانی دیگر میتوان گفت که پایگاه فرهنگ ازدواج در اذهان خاص و عام امری بدیهی و مسجل بوده و هست . آن سوی قضیه نیز محاسن بی چون و چرای ازدواج است که این محاسن بر ازمنه-ی تاریخ شاهدی عینی است. محاسن از قبیل این که جوان را از دغدغههای نهانی و آشکار به سمت آرامش و اثبات سوق میدهد. محاسن بدین مفهوم که ازدواج سعی بر آن دارد که زوج و زوجه را آشتی معنوی دهد.
محاسن بدین معنا که عشق واقعی از طریق ازدواج صورت میپذیرد. یعنی زوج و زوجه با پیمان و تعهد مستندی که بر اساس تفاهم چند جانبه (انسانی، روحی و عقلی) با هم میبندند به مفاد این پیمان و تعهد عمل می-کنند و از شکستن عهد نیز اغماض و دوری میجویند. محاسن بدین معنا که زوج و زوجه در تداوم و بقای فرهنگ عاطفه و معیارهای عاطفی و احساسی میکوشند و بالاخره محاسن بدین سان که ازدواج میکنیم تا که چشم و گوش ما به سمت واقعیات باز شود و در تثبیت هر چه بیشتر پختگی خود و البته رد و انکار خامگیهای خود بکوشیم . ضمن این که ازدواج ما را از آن پیامدهای حاشیهای دوران جوانی که زودگذر و بی نتیجه هستند، دور میسازد و از ما ماها را میسازد و از من منیت ها را انکار .
اما نقطه-ی مقابل ازدواج که سنتی دیرینه و منتج است ازدواج مدرن یا ازدواج الکترونیک میباشد که البته ازدواج موقت نیز در سایهی همین نوع ازدواج بوجود میآید که در ادامهی بحث به طور اجمالی به آن خواهیم پرداخت. ازدواج مدرن یا همان ازدواج الکترونیک به ازدواجی گفته میشود که از طریق رسانهها و یا کانونهای ارتباطی مدرن صورت می گیرد .
در این نوع ازدواج چیزی به نام تعهد وجود ندارد . یعنی بر خلاف ازدواج رسمی و دینی که با یکسری ویژگیها و شناختهای اجتماعی همراه میباشد و تا این ویژگی ها و شناخت های اجتماعی حالتی رسمی و معقول به خود نگیرند، ازدواجی صورت نخواهد گرفت. در این نوع ازدواج نه تنها تعهدی و یا ضمانتی نیست بلکه ویژگیها و شناختها نیز در حد زن و مردی است که از طریق همان رسانههای ملی اعم ازاینترنت و … صورت می-پذیرد و البته یکسری صحبتهایی نیز رد و بدل میشود و شاید قراردادهایی نیز بسته شود اما در اکثر این نوع ازدواج ها پیامد مثبت و آیندهداری به چشم نمیخورد و شاید گفت اغلب این نوع ازدواجها حالتی تفریحی و سرگرمی را به خود اختصاص میدهند و نه آیندهای متضمن و در خورد توجه و تامل.
ازدواج الکترونیک و یا ازدواج اینترنتی از قبیل ازدواجهایی است که باعث اختلالهای روانی و رکودهای فرهنگی و جنونهای فکری در بین جوانان میشود به نحوی که در اکثر این نوع ازدواجها تعهد اخلاقی نیز به چشم نمیآید . ازدواج الکترونیک از متدهای اجتماعیای به شمار میآید که با ظهور تکنولوژی و فناوریهایی از قبیل اینترنت و ماهواره و … شکل گرفت و البته در جوامع اروپایی و غربی نیز استارت خورد ولی پیامدهای آن نیز به اشکال مختلف در جوامع در حال توسعه و پیرامونی نیز شیوع پیدا کرد. مضاف بر این که این گونه ازدواج در کشورهای اسلامی هم جایگاهی را باز کرده است . در صورتی که پتانسیلهای این نوع ازدواج با تمدن و فرهنگ این کشورها همگن نیست. ازدواج مدرن اگرچه در زمینههایی آن هم به صورت مقطعی افراد را تسکین میدهد ولی این نوع ازدواج چون ازثبات و ریشهای معقول و بنیادی بهره نجسته است لذا تحت هیچ شرایطی ثبات ندارد و به مرور زمان موجی از بیبند و باری و هرزگی را چه از لحاظ اخلاقی و چه از حیث حیثیتی و انسانی به همراه خواهد داشت .
با این تعابیر هم شاید به ذهن مخاطب این سوال خطور کند که ازدواج اینترنتی دارای محسناتی از قبیل خارج شدن از قید و بندهای زندگی و رسیدن به آزادی اجتماعی به معنی واقعی باشد. در جواب به این سوال باید گفت: اگر چه این نوع ازدواج فضایی چند جانبه و چند جاذبه را برای تفکر و ایده های افراد باز میکند ولی طبعاً این نوع فضا نمیتواند فضایی محوری و سالم باشد. چه این که پیامدهای تخریب کنندهی این فضا بر احیاناً محاسن آن چربش دارند. و اما در ادامه¬ی بحث که مقصود رسیدن به آزادی اجتماعی آن هم به معنی واقعی است باید اذعان داشت که رسیدن به آزادیهای اجتماعی نیاز به فرآیندهای سالم اجتماعی را می طلبد . فرآیندهایی از قبیل مرزبندی های اجتماعی – حیثیت اجتماعی- اخلاق اجتماعی – منش اجتماعی و … که با توجه به معیاربهای این نوع ازدواج تصور نمی شود به همین سادگی بتوان رابطه ای مشترک را در بین مواردی که ذکر آن رفت را معیارهای این نوع ازدواج برقرار ساخت.
بنابراین چند ایراد عمده بر این نوع ازدواج وارد است:
نخست عدم تعاملی سازنده که از نزدیک می بایست انجام پذیرد و نه از راه دور.
بدین مفهوم که زوج و زوجه بتوانند به نحو مطلوبی با هم مباحثه کرده و به توافق در جهت تشکیل زندگی دست یابند . دوم این که از خودِ واژهی ازدواج برمیآید که این نوع ازدواج نه با مفهوم واژهی ازدواج و نه با معنای مفهومی مقوله ازدواج هیچ تناسب و سنخیتی ندارد. سوم این که تحت هر شرایطی اگر ازدواجی باید صورت پذیرد باید به دنبال آن زندگیای هم شکل گیرد. چرا که هدف ازدواج شکل گیری زندگیای سالم و آموزنده است. بنابراین در این نوع ازدواج بصورت رسمی زندگیای تشکیل نمیشود و افراد هیچ ارتباطی را اعم از زناشویی باهم ندارند. پس بخش عمدهای از کار در همین جا گیر دارد و طبعاً محل بحث و وارسی است.
چرا که وقتی می گوییم ازدواج یعنی با آمدن ازدواج یکسری حق و حقوق بشری نیز ایجاد میگردد و کانونی بنام گرم و سالم خانواده نیز شکل میگیرد و البته هدف نهایی نیز متعالی و سازنده است. چهارم این که ازدواج الکترونیک یا اینترنتی یک نوع ازدواج قراردادی است و تفاوت آن نیز با ازدواج موقت تنها در این است که ازدواج موقت زمان و حد و مرز و البته مفاد دارد ولی ازدواج الکترونیک دارای قوعد خاص و بی اساس است و اما ازدواج موقت که شاید گفت امروزه در معانی دیگری نیز اعمال می شود . تعابیری چون صیغه و … که در این زمینه نیز مقالات زیادی قلمی شده است ولی باید گفت که ازدواج موقت نیزچندان تفاوتی با همان ازدواج اینترنتی ندارد به گونهای که می تواند کپی برابر با اصل باشد. با این تفاوت که این نوع ازدواج از قواعدی قانونی و شرعی و شاید هم غیرقانونی و شرعی بهره میجوید و زوج و زوجه به مدت معینی با هم زندگی می کنند و بعد از آن نیز از هم جدا می شوند اما در ازدواج اینترنتی چیزی بنام ازدواج به معنی واقعی و به اصطلاح در کنار هم و تفهیم و درک مشکلات همدیگر احساس نمی شود .
نکته ی دیگر این که ازدواج موقت به مانند ازدواج اینترنتی از نعمتی به نام عشق واقعی و به بیانی دل بستن به همدیگر در جهت احداث ساختمان زندگیای مشترک معنا ندارد. و تنها تفاوت که در ازدواج به معنی واقعی بر اساس مکتب قرآن با این نوع ازدواج ها وجود دارد همان هم اندیشی سالم محوری و سالم فکری است که این سه مورد در جهت تثبیت زندگیای سالم میکوشند ولی در این نوع ازدواج چنین مواردی یافت نمیشود .
در ازدواج موقت نه عاطفه ای وجود دارد و نه محبت و نه مقولهای به نام وجدان به معنی واقعی ، که این موارد نیز از مهمترین پایهها و معیارهای انسانی به شمار می آیند. نکتهی دیگر در مورد ازدواج موقت این است که این ازدواج بدنبال تعالی بنیان و ایجاد سیر تکاملی زندگی نیست و اگر چنانچه عقد و قراردادی در بین زن و مرد منعقد میشود این پیمان زودگذر و بدون محتوایی شرعی و منتج در کانون خانواده است. کانون خانواده در این جا بدین معنا که پیامدهای ازدواج در جهت ترقی و تعالی و پرورش معیارهای زندگی میکوشند ولی در ازدواج موقت هدف نهایی تشکیل خانواده و پرداختن به اصول اساسی آن نیست لذا نتیجه میگیریم پیام ازدواج پیامی مثمر و حیاتی است ولی پیام این گونه ازوداجها در ختام ختم به بالندگی و تثبیت خانواده و معیارهای آن نمیشود.
ازدواج رسمی و دینی هدف نهایی آن رسیدن به آرزوهای اجتماعی و فرهنگی است اما در این نوع ازدواجها اگرچه ادعای آرزوهای اجتماعی و فرهنگی نیز احساس میشود ولی تحت هیچ شرایطی پیام این نوع ازدواجها بدین صورت نبوده و نیست . ازدواج یک سنت و آیین مرسوم و تعریف شده است که پیامدهای آن نیز برای جوامع مسجل آموزنده اند. ولی در نوع ازدواجها با چنین ویژگیهایی برخورد نداریم . ازدواج به معنی واقعی و دینی در اثبات سرشت آدمیت و تکامل روح و روان و آسایش ویژگیهای درونی انسان می-کوشد اما در این نوع ازدواجها چنین فاکتورهایی یافت نمیشود.
?) از همسرتان انتظارات غیرواقعی نداشته باشید. اجتناب از انتظارات غیرواقعی می تواند از بروز بسیاری درگیری ها، عصبانیت ها و سرخوردگی ها جلوگیری کند. انتظار نداشته باشید همسرتان کامل و بی نقص باشد. در ضمن هیچگاه او را با دیگران مقایسه نکنید.
?) سعی کنید نسبت به همه چیز دیدی مثبت داشته باشید.
?) به راه هایی ?کر کنید که می توانید همسرتان را نسبت به انجام کارهایی که دوست دارید ترغیب کنید. اگر این روش مؤثر نبود روش های دیگر را امتحان کنید و به یاد داشته باشید که تحسین و تعری? به موقع می تواند یک انگیزه قوی باشد.
?) اهدا? خود را طبقه بندی کنید و ا?کار خود را بر مهمترین هد?تان یعنی داشتن یک محیط خانوادگی آرام و شاد متمرکز کنید.
?) هیچ گاه با همسرتان وارد جنگ قدرت نشوید؛ به جای این کار با او به توا?ق برسید.
?) همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش نکنید. در عوض سعی کنید روشی در پیش بگیرید که از تکرار این اشتباهات جلوگیری کند. وقتی شما همسرتان را به خاطر اشتباهاتش سرزنش می کنید، احساسات او را جریحه دار می کنید و باعث آزار او می شوید.
?) اگر خدای ناکرده همسرتان به شما توهین کرد، سکوت کنید و با او مقابله به مثل نکنید. با این کار از بروز بسیاری از بحث های غیر ضروری جلوگیری می کنید. این لحظات به سرعت سپری خواهند شد و شما می توانید در زمان بهتری با همسرتان درباره ر?تارش صحبت کنید (البته این بدان معنا نیست که تصور کنید الزاماً باید با یک همسر بدزبان و بدخو کنار بیایید و همیشه تمام کج ر?تاری های او را تحمل کنید؛ این مشکل دیگری است و راه حل های دیگری دارد).
?) در زمان حال زندگی کنید. اشتباهات و وقایع تلخ گذشته را ?راموش کنید و سعی کنید شرایط زندگی امروزتان را تغییر دهید.
??) همواره از همسرتان بپرسید: برای این که زندگی ما شاد و دلپذیر باشد، من چه کاری می توانم انجام بدهم؟
انگیزه های افراد برای تشکیل زندگی مشترک، متعدد است ، بعضی از این انگیزه ها به دلیل ناهمخوانی با واقعیتهای زندگی زناشویی محکوم به شکست می شود . در این مطلب سعی ما بر این است تا به به انگیزه هایی که احتمالا به شکست در زندگی مشترک(طلاق) منجر می شود ، نظری افکنده بیفکنیم .
? ازدواج به منزله پاسخی به منتهای خانواده:
ازدواج در بسیاری از خانواده ها به عنوان یک سنت محسوب می شود، خصوصاً زمان ازدواج فرزندان ، در تعدادی از خانواده ها از قواعد خاصی تبعیت می کند . مثلاً بعضی از والدین اعتقاد دارند که فرزندانشان در سنین پایین تشکیل زندگی مشترک دهند . با توجه به مشکلات متعددی که در مسیر یک زندگی مشترک وجود دارد تبعیت از این باورها مخاطراتی را برای فرزندان امروزی به دنبال خواهد داشت .
? ازدواج به منظور فرار از تنهایی:
انسان موجودی اجتماعی است ودروجود او تعامل با دیگران در ارضای نیازهای انسانی سهم شایسته ای دارد . به همین خاطر بسیاری از افرادی که بنا به دلایل متعدد ، تنها زندگی می کنند و یا در عین حال که با خانواده خود زندگی می کنند احساس تنهایی می نمایند . گاهی برای کنار آمدن با این خلأ احساسی، به فکر تشکیل زندگی مشترک می افتند. به طور قطع ازدواج راهی به سوی تعامل، تبادل احساسات و همدردی محسوب می شود و این فرآیند به ایجاد رضایت در انسانها از زیستن با هم می افزاید. اگر احساس تنهایی ، ناشی از ضعف مهارتهای اجتماعی فرد در تعامل با دیگران باشد و یادلایل شخصیتی و ابتلاء فرد به اختلالات روانی سبب به وجود آمدن چنین حالتی در او شده باشد ، در چنین شرایطی ازدواج راه حل مناسبی برای کنار آمدن با این احساس نیست.
? ازدواج به منظور جبران کمبودهای شخصی:
گاهی افرادی که در شرایط سختی زندگی می کنند و امکانات موجود نیازهای ایشان را ارضا نمی کند ، برای جبران این خلاء ، اقدام به ازدواج می کنند. مثلاً دختری که در یک خانواده فقیر زندگی می کند ، ممکن است پیشنهاد ازدواج با یک فرد ثروتمند را به راحتی قبول کند .
? ازوداج به خاطر ارضای نیاز جنسی:
ازدواج در جامعه ، شیوه پسندیده ای در جهت ارضای نیازهای جنسی است . با این حال ارضای این نیاز در جامعه ، منوط به ازدواج نمی باشد . متاسفانه در جامعه ما ازدواج برای جوانان به دلیل مشکلات عدیده، بسیار دشوار شده است ، همچنین عدم وجود شرایط خاص برای حل نیازهای غریزی افراد از طریق شرعی و قانونی ، تبعات خاص یا زمینه پژمردگی احساسات غریزی را به وجود آورده و یا این نیاز را به سمت و سویی غیر از جهت اصلی آ ن منحرف ساخته است . این بن بست مضاعف ، موجب می شود که تعدادی از جوانها به دلیل فشار غرایز جنسی ، تن به مسئله ازدواج بدهند و این وضع در کوتاه مدت به دلیل مهیا نبودن سایر عوامل به جدایی زوجین منتهی می گردد .
? ازدواج به منظور داشتن فرزند:
دربعضی اوقات ، ازدواج به عنوان راهی برای والد شدن محسوب می شود . برخی به خاطر نیاز غریزی به داشتن فرزند و ارضای این نیاز به ازدواج گرایش پیدا می کنند . چنین انگیزه ای بدون در نظر گرفتن سایر عوامل در تشکیل زندگی مشترک تبعات منفی را به دنبال دارد .
? پذیرش انتظارات اجتماعی:
امروزه در رسانه های گروهی جامعه ما ، به طور مستقیم و غیر مستقیم، تلاش برای ورود جوانها به زندگی مشترک دیده می شود، چنین روندی بدون در نظر گرفتن ملاحظات متعدد، گاهی به گرایش جوانها به ازدواج و در نهایت به دلیل فراهم نبودن شرایط لازم جهت ادامه زندگی مشترک ، به جدایی زوجین منتهی می شود .
? رفع مشکل بیکاری:
درجامعه ما بنا به دلایل متعدد، از جمله شرایط استخدام در برخی از مشاغل، متاهل بودن ِ متقاضی است . لذا گاهی این شرایط موجب شکل گیری ازدواج در بین جوانها می شود که در بعضی اوقات به دلیل تداوم بیکاری و عدم کسب شرایط مناسب ، موجب جدایی زوجین می گردد .
? ازدواج به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر:
گاهی انگیزه اصلی در تشکیل زندگی مشترک ،عشق به فرد مقابل و نیاز روان شناختی به زیستن با فرد مقابل نیست ؛ بلکه وی وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر می شود . مثلاً خانمی که دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند ، ممکن است با پیشنهاد فردی جهت ادامه زندگی مشترک در خارج با وی ازدواج کند ولی بعد از ورد به کشور خارجی ، در مدت کوتاهی از شریک زندگی اش جدا می شود .
? ازدواج به خاطر بالارفتن سن:
امروزه ، بنا به دلایل متعدد، سن ازدواج در بین جوانها بالا رفته و این مشکل خصوصاً برای دختران جامعه به خاطر مسائل فرهنگی استرس های متعددی را به دنبال داشته است . لذا گاهی ازدواج به خاطر ترس از تنهایی، از دست دادن زیبایی، از دست دادن والدین، کاهش شور زندگی و …. صورت می گیرد . در چنین فضایی امکان سازگاری با مشکلات زندگی ، ضعیف بوده و در نهایت ضریب ریسک این ازدواجها بالا می باشد .
? ازدواج به خاطر نجات یک انسان:
گاهی انگیزه فرد برای ازدواج، نجات دادن شخص مقابل از تنهایی، فشارهای زندگی ، مشکلات اقتصادی و اجتماعی و دلایل دیگراست. مثلاً دختری که وابستگی شدید به پسری دارد ، مسئولیت زندگی وی از جمله کار، مسکن و مسائل مالی را می پذیرد . چنین انگیزه هایی بعد از مدتی کوتاه رو به خاموشی می رود و در نهایت زندگی مشترک را با بحران مواجه می سازد .
? ازدواج به خاطر رفع بحران:
گاهی ازدواج به دلیل آسیب دیدگی جنسی ناخواسته، اتفاق می افتد. به این معنی که طرفین برای حمل این مشکل به ازدواج تن می دهند، چنین شرایطی بدون آمادگی لازم جهت ورود به این فضا، مخاطراتی را به دنبال دارد که در نهایت حداقل آن احساس به تله افتادن و حس اجبار به ازدواج با یکدیگر است . چنین شرایطی خطر پذیری فزاینده ای برای ادامه زندگی مشترک ایجاد خواهد کرد .
? ازدواج به خاطر فرار از مشکلات خانوادگی :
گاهی انگیزه افراد برای ازدواج به دلیل دوری آنها از محیط استرس زای خانواده از جمله درگیری والدین، اعتیاد والدین، سوء رفتار جسمی و جنسی، بی توجهی، طرد و خشونت و موارد دیگر است . در چنین شرایطی افراد آمادگی روان شناختی لازم جهت ارزیابی متقابل را نداشته و در نهایت احتمال آسیب زا بودن این رابطه بالا می باشد .
? ازدواج به خاطر عشق:
گاهی دو نفر ، چنان علاقه ای به یکدیگر پیدا می کنند که گمان می برند به راستی عاشق هم هستند . وقتی هیجان ، با سرعت چشمگیری در روابط پیش برود ، شناخت یکدیگر به روال عادی و تدریجی خود پیش نمی رود، زیرا وقت کافی برای این امر وجود نداشتهاست.صراحت ، صداقت و اعتمادی که لازمه یک رابطه محکم است احتیاج به زمان دارد . یک آشنایی سریع، هر چقدر هم که هیجان آور باشد، تنها یک صمیمیت ظاهری به بار می آورد که به آسانی با نزدیکی و صمیمیت واقعی اشتباه می شود ، به همین دلیل ازدواج هایی که در کوتاه مدت اتفاق می افتند ، مخاطراتی را به دنبال خواهند داشت .
? ازدواج به خاطر فرار از یکنواختی زندگی:
گاهی افراد بدون آگاهی و آمادگی لازم وارد یک زندگی مشترک می شوند و پس از مدتی احساس از دست دادن آزادیهای فردی و یا احساس در دام افتادن می کنند، ازدواجهایی که درآن انگیزه مزه کردن زندگی مشترک ، بدون توجه به سایر مؤلفه ها وجود دارد ، اغلب مخاطراتی را به دنبال خواهد داشت .
? ازدواج به دلیل برداشت غلط از مفاهیم :
افراد در دوران نامزدی ممکن است به فاش سازی مسائل شخصی خود بپردازند که گاهی بی توجهی به محتوای مطالب ابراز شده مشکلاتی را به دنبال دارد . مثلاً مردی به نامزدش می گوید که اعتیاد دارد ؛ اما زن می گوید چون با صداقت این موضوع را گفته من همسر او می شوم و بعد از ازدواج این مسائل ایجاد مشکل خواهد کرد.
? ازدواج به مفهوم پذیرش جبر:
تعدادی از جوانان، خصوصاً آنهایی که نگرشهای سنتی دارند گاهی ازدواج با فرد مقابل برایشان موضوعی از پیش تعیین شده محسوب می شود . در جامعه ما ، گاه این فرآیند با عنوان«قسمت» شناخته می شود، لذا این تصور وجود دارد که خواستگار فرد در واقع شخصی است که انگار مقدر شده است با او زندگی کند . چنین طرز تفکری جزء آسیبهای پیش از ازدواج محسوب می شود .
? دوران کوتاه نامزدی:
دوران نامزدی حداقل ، شرایطی را برای آگاهی زوجین از هم فراهم می آورد . تعدادی از افراد در این دوران متوجه تفاوتهای بسیاری بین خود و فرد مقابل می شوند یا در این دوران متوجه ناراحتی و یا مبتلا بودن فرد به یک اختلال روانی یا وابستگی او به مواد مخدر می شوند ، اما به رغم وقوف به این مسائل ، بنا به دلایل فرهنگی از جمله اینکه به هم خوردن نامزدی را مساوی با بی آبرویی و از دست دادن حیثیت خود قلمداد می کنند تن به ازدواج می دهند چنین تجاربی در زندگی مشترک، بسیار بحران زا بوده و احتمال جدایی زوجین قابل پیش بینی است .
? در کل احتمال آسیب زا بودن ازدواج افراد با شرایط زیر قابل پیش بینی است :
- ازدواج دو فرد با فرهنگهای کاملاً متفاوت.
- ازدواج در سنین پایین زیر ?? سال
- تفاوت سنی زیاد بین زوجین مثلاً ??تا??سال
- بالاتر بودن سن دختر از پسر ( زن از مرد)
- ازدواج یک مرد با زنی بیوه یا مطلقه
- ازدواج دختر با مردی که از ازدواج پیشین خود فرزندی دارد .
- ازدواج دو فرد مطلقه که دارای فرزندان بزرگسال می باشند .
- ازدواج افرادی که فاصله طبقاتی بسیار زیادی با هم دارند .
- ازدواج دختری برخوردار از تحصیلات دانشگاهی با پسری که از لحاظ تحصیلی پایین است .
- ازدواج با فرد معتاد به مواد مخدر
- ازدواج با شخصی که قبلاً ازدواج های متعددی داشته است .
- ازدواج با فردی که خانواده اش شدیداً مخالف این وصلت هستند .
- ازدواج بدون داشتن اطلاعات کافی از موقعیت فردی ، خانوادگی و اجتماعی شخص مقابل .
- ازدواج با فردی که ثبات شغلی نداشته و به دلیل مسائل شخصیتی خاص ، قادر به سازگاری در محیط کار نیست .
- ازدواج با دختر یا پسری که هنوز دانشجو است و از ثبات اقتصادی، شغلی و فکری لازم برخوردار نمی باشد .
??) ازدواج به خاطر جذابیت ظاهری
اهمیت جذابیت جسمانی به عنوان یک عامل مهم در دوستی ها و مناسبات اجتماعی، غیر قابل انکار است . به نظر می رسد افرادی که جذابیت ظاهری دارند ، رفتارهای پسندیده تر و ویژگیهای شخصیتی زیبایی هم داشته باشند . به خاطر چنین تصوری ، تعداد زیادی از دختران و پسران مجذوب جذابیت جسمانی هم می شوند . زمانی که اهمیت این عامل درمعیارهای افراد برای تشکیل زندگی مشترک بدون توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و شخصیتی افراد لحاظ می شود ، ضریب خطر پذیری چنین ازدواجهایی نیز طبیعتاً بالا خواهد رفت .
در پایان باید به نکته اشاره کنیم ، که مسائل مطرح شده فوق به صورت مطلق تأثیر گذار نبوده و موارد استثنا هم وجود دارد .
دوست عزیز! امید واریم با توجه به مطالب ذکر شده ، بتوانی برای زندگی آینده خویش، انتخابی صحیح داشته باشی.
?? واقعیت اساسی در رابطه با ازدواج
?) شما نمیتوانید فردی را مجبور کنید تا شما را دوست داشته باشد و هیچ کس توانایی خوشبخت ساختن صد در صد شما را ندارد.
?) هر چه میخواهید تلاش کنید، شما هیچگاه قادر نخواهید بود شریک خود را تغییر دهید، هر چند اگر شما خود را تغییر دهید، ممکن است شریک شما نیز تغییر کند.
?) اشخاص با اشخاص ازدواج نمیکنند، بلکه آنها با توهمات و خیالپردازیهای خودشان ازدواج میکنند.
?) یک ازدواج حقیقی درست از نقطه ای آغاز میگردد که توهمات پایان می یابند. چالش یک ازدواج آن است که کشف کنیم با چه کسی ازدواج کرده ایم.
?) عشق تنها یکی از عللی است که ما شریک خود را بر میگزینیم. (برخی اوقات مهمترین فاکتور نمیباشد)
?) به احتمال زیاد، خصلتها و صفات موجود در شریکتان که دیوانه وار خشم شما را برمی انگیزند، همان صفاتی هستند که در ابتدا شما را مجذوب شریکتان کرده بوده اند.
?) این غیر ممکن است که شما بدون تجربه کردن دوران درد و تنهایی یک رابطه را پشت سر بگذارید.
?) بزرگترین هدیه ای که میتوانید به فرزندانتان اعطا کنید یک ازدواج محبت آمیز میباشد.
?) موفقیت زمانی در یک ازدواج حاصل میگردد که هر کدام از ما به این واقعیت پی ببریم که نیازهای شریکمان حداقل به اهمیت نیازهای خودمان میباشد.
??) ازدواج بهترین فرصت برای رشد و بالندگی، غلبه بر حس خودخواهی و آموزش عشق ورزی میباشد.
?) ازدواج از سوی خدا برنامه ریزی و طراحی می شود. به همین دلیل در این امر خیر باید به دنبال رهنمود های خداوند باشیم. اغلب اوقات ما کاری را انجام می دهیم که دیده ایم دیگران انجام می دهند. افراد مختلف ایده های متفاوتی نسبت به ازدواج دارند، اما نمی توانیم نظر همه افراد را در مورد ازدواج بدانیم و در عین حال باید به خاطر داشته باشیم که چیزی که در مورد یک زندگی مشترک کار می کند، ممکن است در مورد سایر زندگی های مشترک درست از آب در نیاید. بنابراین به حرف چه کسی باید گوش کنید؟ خوشحالم که این سؤال برای شما پیش آمد. به عقیده من باید مطالعه خود را زیاد کرده و در برخی مواقع به کتب مذهبی نیز مراجعه کنید. از جمله کتاب های مفید در این زمینه می توان به موارد زیر اشاره کرد: “پیش از اینکه بله بگویید” نویسنده نورمن رایت، “خیلی زود، خیلی صمیمی” نویسنده جیم تالی.
?) به نظر من بهتر است پیش از ازدواج چند جلسه مشاوره خانوادگی را طی کنید. مراکز مشاوره ای وجود دارند که می توانند به شما کمک کنند تا در وهله اول خودتان را بهتر بشناسید و سپس ببینید چه کسی می تواند شریک مناسبی برای زندگی با شما باشد. سوابق خانوادگی، خصوصیات اخلاقی، و سایر جنبه های زندگی توسط مشاور تحلیل و بررسی می شود. یک سری سؤال های از پیش تعیین شده در داخل یک پرسشنامه تهیه و تدوین شده اند و پر کردن آن می تواند کار جالب و سرگرم کننده ای باشد.
?) زمانی که تازه وارد زندگی زناشویی می شوید، شور و هیجان بسیار زیادی از قبل از عروسی تا ماه عسل وجود دارد. به مرور زمان همه شور و هیجان ها آرام می گیرد و شما آهنگ زندگی جدید خود را احساس می کنید. در این زمان ناگهان نگاهی به شریک زندگی خود می اندازید و از خودتان سؤال می پرسید که: “چرا من اینکار را کردم؟” برخی از افراد به این مرحله که می رسند قدری می ترسند و احساس می کنند که کار اشتباهی انجام داده اند. باور کنید که این مسئله یک امر کاملاً عادی است. اولین دعوای شما شکل می گیرد و بر سر این مطلب که کاغذ توالت باید از کدام سمت قرار بگیرد، با هم جر و بحث می کنید. به مرور زمان یاد می گیرید که باید مصالحه و سازش بیشتری با هم داشته باشید. به هر حال در همه مراحل زندگی انسان ها با شک و تردید های مختلفی روبرو می شوند. آگاهی از این مطلب می تواند شما را آرام کند. شما یک فرد کاملاً نرمال هستید.
?) برای تفریح وقت بگذارید. یک زندگی موفق نیازمند کار و تلاش است. اما شما باید برای تفریح نیز وقت بگذارید. یاد گرفتن طریقه زندگی با یک فرد جدید در یک رابطه دو جانبه صمیمی، نیازمند تلاش هر دو نفر است. باید یاد بگیرید چگونه می توانید با هم ارتباط برقرار کرده و یکدیگر را درک کنید، در سمینارهای مربوط به ازدواج، و زندگی مشترک شرکت کنید، هم فال است و هم تماشا. تفریح و خوشحالی را تبدیل به خاطره ای نامحسوس از زمان مجردی نکنید. با هم خاطرات جدید را خلق کنید. به هم توجه کنید و از بودن با هم لذت ببرید.
?) این روزها به دلیل وجود فشارهای اجتماعی و اعتقادات غیر مذهبی تاکید چندانی به عدم برقراری رابطه جنسی پیش از ازدواج نمی شود. عدم رابطه جنسی پیش از ازدواج تبیین کننده بنیان اعتماد طرفین نسبت به یکدیگر است. بسیاری از افراد هستند که به دلیل عدم اطمینان به یکدیگر ساعت های طولانی در پی تعقیب هم هستند، یکدیگر را متهم به خیانت می کنند و هیچ ارزشی برای هم قائل نمی شوند. شاید قدری بی معنی باشد، اما به هر حال اینچنین است. ما به بسیاری از زوج هایی که به هم در مورد مسائل جنسی بدبین هستند پیشنهاد می کنیم که ازدواج نکنند.
منظور از عدم برقراری رابطه جنسی کلیه رفتارهای جنسی است و فقط به نزدیکی محدود نمی شود. به عنوان مثال اورال سکس و یا حتی معاشقه نیز می تواند به عنوان نوعی رابطه جنسی در نظر گرفته شود. خداوند تعیین کرده که رضایت جنسی فقط باید در زندگی مشترک وجود داشته باشد. زمانیکه با هم نامزد می کنید به هیچ وجه دلیلی وجود ندارد که رابطه جنسی برقرار کنید. طبق روایات، بستر مکان مقدسی است و خداوند خود سزای افراد هرزه را می دهد. سکس نوعی ورزش نیست که هر زمان که اراده کردید آنرا انجام دهید بلکه یکی شدن فیزیکی، عشقی، و روحی است. سکس مسئله ای است که ازدواج را ازدواج می کند. شما با شریک زندگی خود یکی میشوید.
همه ما نزد خداوند جایگاه ویژه ای داریم و او می خواهد ما از هر گونه گناه، شرمساری، بیماری، حقارت و ناپاکی به دور باشیم. او هم دوست دارد که ما صمیمانه ترین رابطه محبت آمیز را تجربه کنیم. اگر شما و نامزدتان در حال حاضر نمی توانید شهوت خود را کنترل کنید چه تضمینی وجود دارد که پس از ازدواج بتوانید این کار را انجام دهید؟
?) باید بدانید که ارزش های شریک زندگیتان چه چیزهایی هستند. همچنین باید از ارزش های فردی خود نیز آگاهی داشته باشید. چه چیزی برایتان اهمیت دارد؟ آیا ارزش های شما دو نفر با هم سازگار هستند. در طول مدتی که صرف قرارهای ملاقات می کنید، باید در مورد یک چنین مسائلی با هم صحبت کنید. آیا بچه می خواهید؟ اگرجوابتان مثبت است، چند تا؟ عقاید مذهبی یکسانی دارید؟ آیا از نظر مذهبی عقاید یکسانی دارید؟
این مقوله از اهمیت خاصی برخوردار می باشد, شاید وقتی که فقط با هم قرار ملاقات می گذارید و حتی در ابتدای زندگی مشترک درگیری های چندانی در مورد مسائل دینی با هم پیدا نکنید، اما زمانیکه پای بچه ها به زندگی مشترک باز میشود، معمولاً مسائل مذهبی اهمیت بیشتری پیدا می کنند، چراکه هر یک از والدین تصمیم می گیرد به فرزندش اعتقادات و ارزش های مذهبی شخصی خود را منتقل کند.
?) در مورد کلیه روابط عاشقانه گذشته با هم صحبت کنید. مسائل عاطفی گذشته را برای شریک زندگی خود باز کنید، چراکه درمیان گذاشتن یک چنین مسائل خصوصی و شخصی می تواند شما را به سطوح عمق تری از صمیمت برساند. هر کدام از طرفین حق دارند که از جزئی ترین مسائل زندگی شما آگاهی داشته باشند. زمانیکه با هم ازدواج کردید نباید هیچ نقطه مبهمی وجود داشته باشد که طرف مقابل را سورپریز کند. اگر با هم توافق می کنید که گذشته مربوط به گذشته است و بهتر است حرفی در این مورد نزنید، من به شما قول می دهم که یک روز وقتی اصلاً انتظارش را ندارید یک نفر از گذشته می آید و برای شما مشکل درست می کند. زمانیکه این اتفاق بیفتد احساس ناامنی ایجاد شده و درد و رنج بیشتری وارد رابطه می شود. اگر احساس میکنید که نمی توانید به طور کامل به طرف خود اعتماد کنید شاید هنوز به مرحله ای نرسیده باشید که آماده ازدواج باشید. این یک امتحان صداقت و آسیب پذیری است.
?) هیچ گاه سازش نکنید. درست است که هیچ انسان کاملی وجود ندارد، اما شما استحقاق بهترین همسر را دارید. برخی از افراد پیشنهاد ازدواج را فقط به دلایل زیر قبول می کنند: فکر می کنند شاید دیگر یک چنین اتفاقی در زندگی برایشان رخ ندهد، بچه دارند و شاید کسی حاضر به زندگی کردن با آنها نباشد، فکر می کنند که: “من آدم خاصی نیستم به همین دلیل حق انتخاب ندارم”، و یا “دوستش ندارم ولی این فرد با ثبات است و می تواند حامی خوبی برای من باشد. هیچ کدام از این موارد نمی توانند دلیل خوبی برای “بله” گفتن به شمار روند. از آنجایی که ازدواج را خداوند پایه ریزی کرده می تواند مکان امنی برای اجتماع دو انسان که پایبند ارزش های الهی هستند، باشد. هدف اصلی ازدواج این است که انسان ها ابتدا بتوانند عشق را در روی زمین احساس کنند تا بعدها به جمع خانوادگی بزرگ خود در بهشت بپیوندند. از خداوند بخواهید که شریک مناسب زندگیتان را پیش رویتان قرار بدهد. منتظر نشانه خداوند باشید و جان فشانی نکنید.
?) از یکدیگر سؤال های مهم بپرسید. زمانی که با هم قرار ملاقات می گذارید زمان مناسبی است که سؤال های مهم و کلیدی را مطرح کنید: در چه نوع خانواده ای بزرگ شدی؟ پدر و مادر در کنار هم زندگی می کردند یا از هم جدا شده بودند؟ با توجه به خانواده اصلی خود از زندگی مشترک خود چه انتظاراتی دارید؟ چه تصمیماتی در ابتدای زندگی برای تعلیم و پرورش بچه خواهید گرفت؟ این جمله را کامل کند: “زمانیکه ازدواج کنم و بچه دار شوم هیچ وقت….”
در مورد رابطه خود با والدین جنس مخالف خود صحبت کنید به عنوان مثال پسر و مادر، دختر و پدر. ارتباط با والدین جنس مخالف می تواند اثر مهمی بر روی نحوه رفتار ما با همسرمان داشته باشد. اگر پدر او با مادرش بدرفتاری کند به احتمال زیاد او نیز با خانمش بدرفتاری خواهد کرد. در این زمینه می توانیم یک کتاب به شما معرفی کنیم با نام “???? سؤال برای زوج ها”
??) قبول نامزد به عنوان همسر آینده مسئله مهمی است که در همان ابتدا شما باید بر روی آن فکر کنید. برای پذیرش یک فرد دیگر شما باید ابتدا خودتان را بپذیرید. شاید در خیلی از کارها خوب ظاهر شوید اما در عین حال اموری نیز وجود دارند که شما نیاز به تمرین و ممارست بیشتری در آنها دارید. تمام این نقاط ضعف و قوت در کنار هم جمع می شوند و شما را می سازند. پذیرش سبب می شود که افراد خودشان باشند و بی قید و شرط به هم عشق بورزند، همانطور که خداوند به بنده هایش عشق می ورزد. اگر فرد احساس کند که پذیرفته نمی شود و از عزت نفس پایینی برخوردار باشد، آنوقت پذیرش خود را برای دیگران نیز سخت می کند و هیچ کس نمی تواند او را واقعاً از صمیم قلب دوست بدارد. در اینجا به اهمیت مشاوره های قبل از ازدواج پی می بریم. زمانیکه ما دانه ای را می کاریم، بالای سر آن نمی ایستیم و نمی گوییم: “زود باش، زود باش، رشد کن، تو سریع رشد نمی کنی، خیلی کندی!” مانند گیاهان انسان ها نیز برای رشد و تعالی، نیازمند زمان هستند و برای این امر نیازمند مراقبت، اهمیت و عشق هستند، درست مانند یک گیاه که نیاز به آب و نور خورشید دارد. هر چقدر خودتان را بهتر بشناسید، آنوقت خیلی راحت تر می توانید شریک زندگیتان را بشناسید. هیچ وقت تلاش نکنید که طرف مقابل را عوض کنید.
??) نسبت به انجام هر گونه آزار و اذیتی هشیار باشید. آیا شریکتان تا کنون سعی کرده با بی حرمتی، توهین و حقارت حرف خودش را به کرسی بنشاند؟ آیا شما را با برخوردهای فیزیکی تهدید کرده؟ آیا احساس می کنید تهدید می شوید؟ آیا تا کنون مورد اصابت قرار گرفته اید؟ شما را هل داده؟ اشیاء را پرتاب می کند؟ هر زمان به هر دلیلی سیلی میزند؟ هیچ یک از رفتارهای ذکر شده قابل قبول نیستند. کسی حق ندارد شما را مورد اصابت قرار دهد و تقصیر شما هم نسیت که مورد آزار و اذیت قرار گرفته اید. آیا همسرتان قصد دارد تا شما را از دوستان و کسانیکه دوستشان می دارید، دور کند؟ با مشاهده هر یک از این موارد باید یا رابطه را تمام کنید و یا به آنها بگویید تا زمانیکه به روانپزشک مراجعه نکنند، قادر به ادامه رابطه نخواهید بود. خودتان را گول نزنید، هر رفتار بد قبل از ازدواج، پس از ازدواج چند برابر بدتر خواهد شد. همه روزه افراد بسیار زیادی قربانی خشونت کسانی می شوند که آنها را می شناسند. لطفاً این مسئله را جدی بگیرید.
??) زمانی را نیز به عبادت دو نفری اختصاص دهید. ارزش این کار آن است که وقتی یک زندگی روحانی را پایه ریزی می کنید، در مسیری قرار می گیرید که خداوند در تمام مراحل زندگی حامی و پشتیبانتان خواهد بود. در یک ازدواج روحانی ? طرف وجود دارد: شما، خدا، همسرتان. در زمان بروز مشکلات پیروی از رهنمون های الهی می تواند بزرگترین کمک را به شما کند.
??) نکته اضافی: افراد مجردی که بچه دارند؛
زمانی که پای بچه ها به میان می آید، لطفاً از آنها سؤال کنید که احساسات خودشان را با شما در میان بگذارند. اگر احساسات منفی داشتند، روی این مسئله دقیقتر بشوید و به دنبال علت ها بگردید. من به شدت توصیه می کنم که تمام افرادیکه در ازدواج دخیل هستند تحت مشاره قرار بگیرند. باید برنامه هایی پیرامون تسهیل ارتباط میان همه افراد طراحی و تنظیم شود. اگر هر دو طرف بچه داشته باشند همه باید در مشاوره های خانوادگی پیش از ازدواج شرکت کنند. کتاب پیشنهادی “قبل از ازدواج مجدد”
??) نکته اضافی: ازدواج با کسی که بچه دارد؛
از خود این سؤالات را بپرسید: آیا من با احساسات کودکان می توانم هماهنگ شوم؟ آیا می توانم به حرف های آنها گوش دهم؟ ایا آنقدر انعطاف پذیری دارم که بتوانم با آنها سازش کنم؟ آیا می توانم کلاس ها، کتب و مشاوره های لازم در این زمینه را پشت سر بگذارم؟ و برای آقایون: آیا می توانم مردانگی خود را وقف کنم و نکات منفی بچه ها را تحمل نمایم؟ آیا تصور می کنید که همسرتان بتواند از پس بچه ها بربیاید؟
??) تست های پزشکی
پیش از ازدواج توصیه می شود آزمایشات زیر را انجام دهید:
تست HIV، هپاتیت C، هپاتیت B و آزمایش خون
?? سئوالی که باید قبل از ازدواج به آن پاسخ دهید
هر جوانی- چه پسر و چه دختر- به هر حال آرزو دارد یک روز ازدواج کند ولی قبل از اینکه در وادی ازدواج بیفتد مراحل مختلفی باید طی شود. یکی از این مراحل، صحبت با طرف مقابل و پرسیدن سئوالاتی از اوست.
سئوالات زیادی در این زمینه مطرح است اما چند سوِال مهم وجود دارد که باید حتما از همسر آینده خود بپرسید. در جلسات مشاوره متوجه شدهام متداولترین و شایعترین دعواها بعد از ازدواج بر سر دو موضوع پول و مسائل جنسی است. شمائی که قرار است ازدواج کنید، آیا میزان تطابق خود با موضوعات مختلف زندگی را میدانید؟ در مورد خرید منزل و کارهای روزمره چطور؟ آیا بچههایی را که در آینده دور و بر شما را پر میکنند درنظر گرفتهاید؟ در مورد بزرگکردن فرزندان چه میدانید؟
به یاد داشته باشید تفاوتهایی که آنها را پیشبینی نکردهایم، می توانند آنچنان زندگی ما را تحتالشعاع قرار دهند که فکرش را هم نمیتوانید بکنید. همین تفاوتها و اختلافهای از قبل پیشبینی شده هستند که زندگی مشترک را تخریب میکند.
? قبل از ازدواج این ?? سئوال را حتماً از همسر آینده خود بپرسید:
?. آیا شما میخواهید بچهدار شوید؟ اگر مایلید چند فرزند؟
?. اگر زمانی مشخص شد من یا شما قادر به بچهدار شدن نیستیم، آیا قبول دارید که فرزندی را از پرورشگاه بپذیریم و بزرگ کنیم
?. اگر در آینده صاحب فرزند شویم، آیا حاضرید او را به مهدکودک بفرستیم؟ در غیر این صورت چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟
?. آیا مادر باید از شغل خود چشم بپوشد و از فرزندان نگهداری کند؟ در این صورت وضعیت مالی زندگی مشترک به چه وضعی در خواهد آمد؟ آیا مرد خانه قادر است در این صورت زندگی را به تنهایی اداره کند؟
?. تعطیلات را چگونه بگذرانیم؟ آیا برنامه تعطیلات را دو نفری خواهیم گذراند یا حتماً باید با فامیل به تعطیلات برویم؟
?. در مواقعی که جر و بحث پیش میآید ،چه واکنشی نشان میدهید؟ آیا عصبانی میشوید؟ در صورت عصبانیت چه رفتاری از خود نشان میدهید؟
?. نظر شما در مورد تعهد به زندگی چیست؟ در صورت خیانت از طرف خودتان یا من چه واکنشی نشان میدهید؟
?. در مورد فرزندان چه رفتار و انطباقی مدنظرتان است؟
?. عقاید مذهبی شما چگونه است؟
??. در مورد روابط زناشویی چهنظری دارید؟
??. در مورد مسائل مالی چهنظری دارید؟ درآمد هرکدام از ما چگونه خرج میشود؟
??. هزینههای زندگی بر چه مبنایی تعیین میشود؟ منبع درآمد چگونه است و آیا کفایت زندگی مشترک را میکند؟ آیا امکان پسانداز وجود خواهد داشت؟
??.? سال، ? سال، ?? سال و ?? سال آینده، خود را چگونه میبینید؟
??. ساعات خواب و بیداری و کارتان چگونه است؟ صبحها زود بلند میشوید؟ آیا عادت دارید شبها تا دیروقت بیدار باشید؟
??. چهکسی مسئول خرید منزل، پخت و پز و تمیز کردن است؟ آیا در این زمینه کمک میکنید؟
??. عادت خرجکردن پول در شما چگونه است؟ هر ماه چه میزان پسانداز میکنید؟
??. آیا در خانواده شما سابقه بیماری روانی وجود دارد؟
??. در مورد مسائل زیر،اهداف طولانیمدت و کوتاهمدت شما چگونه است: شغل، فرزندان، مالکیت منزل و هر نوع متعلقات که به هر دوما مربوط است؟
??. کجا زندگی خواهیم کرد؟ محل سکونت و منزل ما کجا و با چه شرایطی خواهد بود؟
??. شهر محل سکونت ما کجا خواهید بود؟ آیا این شهر تغییر میکند؟
??. آیا شغل شما به صورتی است که مجبورید شبها کار کنید؟
??. آیا برای همسر آینده خود محدودیتهایی در ذهن دارید؟
??. وقتی استرس دارید، ناراحتید و یا درگیری ذهنی شدیدی دارید، بهترین روش کمک به شما چیست؟
??. اگر در ازدواج مشکلی پیش بیاید، تا چه مدت میتوانید صبر کرده و مشکل را حل کنید؟ آیا مسئلهای در ذهنتان وجود دارد که اگر در زندگی مشترک بروز کند بهنظرتان غیرقابل ترمیم و جبران است؟
??. پنج روش کوچکی که شما به وسیله آن هر روز میتوانید به همسرتان بگویید و نشان دهید که دوستش دارید (البته بدون آنکه همسرتان تقاضا کند) چیست؟ پاسخ بعضی سوِالات به زمان زیادی احتیاج دارد. برای پاسخ به این سوِالات بهتر است هر دوی شما وقت بگذارید.
نگذارید نداشتن پاسخ برای یک سوِال مانع بررسی سایر سوِالات شود. اگر پاسخ یک سوِال به تفکر بیشتری احتیاج دارد ،فعلاً از آن بگذرید و به سراغ سوِال بعدی بروید. یادتان باشد بهترین ازدواجها بر مبنای پایه و اساس محکم و قوی استوار شدهاند.
اهمیت روابط جنسی در طول دوره بارداری
برای مقاربت در دوران بارداری منعی وجود ندارد مگر اینکه یک مشکل پزشکی وجود داشته باشد یا پزشکتان شما را از انجام اینکار منع کرده باشد . به یاد داشته باشید که اینکار آسیبی برای کودکتان به همراه نخواهد داشت چرا که کودک در رحم در یک مایع محافظی شناور است که از او به خوبی مراقبت میکند.
اگر سابقه سقط جنین داشته اید یا در حین بارداری عوارض خاصی مشاهده میکنید مانند خونریزی و…. ممکن است دکتر شما را از انجام مقاربت منع کند یا آن را محدود کند .
چگونه میتوان رابطه جنسی راحتی در دوران بارداری داشته باشیم؟
هنگام باراداری باید موضع خود را برای راحتی بیشتر تغییر دهید چرا که ممکن است پس از ماه چهارم ، وقتی که به پشت دراز میکشید احساس سرگیجه و یا حالت تهوع داشته باشید و این به دلیل فشار خونیست که به دلیل وزن رحم متحملید.در این موارد برای راحتی بیشتر مقاربت در آب توصیه میشود.
اگر در طول مقاربت انقباضهای دردناکی را احساس میکنید و یا خونریزی واژینال دارید باید مقاربت را متوقف کرده و بلافاصله با دکتر خود تماس بگیرید .
گفتگو و برقراری ارتباط با شریک زندگیتان در مورد اینکه چطور ارتباط بهتر و راحتتری برقرار کنید میتواند عمده نگرانی های شما را برطرف کند.
تغییر تمایلات جنسی در دوران بارداری
اکنون که شما حامله هستید ممکن است که تمایلات جنسی تان متفاوت شود. علت آن تغییر هورمونهای جنسی برخی از زنان در هنگام بارداری است به طور مثال ممکن است در طول سه ماهه اول ، برخی از زنان علایق جنسی خود را از دست بدهند چرا که معمولا آنها خسته و مقاربت برای آنان ناراحت کننده است .
اگر دکتر شما فعالیت جنسیتان را محدود نکرده بدانید بهترین راه برای حفظ صمیمیت با همسر خود رابطه جنسی است.صمیمی بودن حتما نیازی به داشتن مقاربت ندارد بلکه عشق ورزی میتواند آن را پایدار تر هم کند.
شما میتوانید عشقی که ایجاد شده در این زمان توسعه دهید وقت بیشتری با هم بگذرانید و زمانی را برای پیاده روی اختصاص دهید .هنگام شام شمع روشن کنید و خوابگاه عاشقانه ای برای خود بسازید.
چگونه می توانم پس از به دنیا آمدن کودک رابطه جنسی خود را از سر بگیرم؟
به طور کلی ، شما می توانید ، فعالیت های جنسی خود را هنگامی که به بهبود رسیده اید و خونریزیتان متوقف شده است و یا احساس راحتی بیشتری در حین مقاربت دارید ، از سربگیرید.
با این حال ممکن است دکتر شما این کار را به بعد از اولین معاینه بعد از زایمان موکول کند.
پس از بارداری ، برخی از زنان متوجه خشکی در ناحیه مهبل در طول مقاربت میشوند که این وضعیت ممکن است ناراحتی و درد ایجاد کند که باید برای کاهش درد و ناراحتی ناشی از خشکی واژن،از روان کننده ها در طول مقاربت استفاده کنند.
زنانی که با شیر خود نوزاد را تغذیه میکنند تجربه تاخیر در تخمک گذاری و عادات ماهیانه خود را تجربه میکنند ام تخمک گذاری قبل از شروع دوره قاعدگی رخ خواهد داد ، پس به یاد داشته باشید که شما هنوز می توانید باردار شوید پس برای کنترل تولد نوزادی دیگر از توصیه های پزشک خود استفاده کنید.
درست است که هنوز هم رویای زیر آبی ر?تن را در سر دارند، اما شوهرهای امروزی واقعاً وفادار هستند و سعی می کنند هم نان آور خوبی برای خانواده باشند و هم کارهای خانه را خوب انجام دهند. و حتی بیشتر از همیشه به دنبال ایجاد ارتباط و صمیمیت روحی و روانی با مسرانشان هستند.
سامان ?? ساله هم مثل سایر مردها هیچوقت لیست خاصی از ویژگی ها و خصوصیات همسر ایدآل خود نداشته است. اما وقتی با همسر آینده اش، جولی لادن، چهار سال پیش در رستورانی که هر دو آنها بعنوان گارسن کار می کردند روبه رو شد، احساس کرد که این همان زن ایدآل اوست. گرچه لادن ?? ساله زن زیبایی است، اما انتخاب سامان ?قط به خاطر ظاهر او نبوده است.
درعوض، او به خاطر نقاط مشترکی که باهم داشتند احساس راحتی می کرد. او میگوید، “هر دو ما اهل معاشرت و عاشق گشت و گذار با دوستانمان هستیم، اما هر دو واقعاً به والدینمان وابسته هستیم و درمورد راه و روش بزرگ کردن بچه هایمان هم ایده های مشترک زیادی داریم.” سامان همچنین جاه طلبی لادن را که می خواست متخصص کار درمانی شود، دوست داشت—نه تنها به این خاطر که جنبه ی خدماتی این شغل را تحسین می کرد بلکه اهمیت داشتن دو منبع درآمد در خانه را هم ?همیده بود. اما مهمتر از همه این بود که لادن به نظرش همسری با درک و ?هم بالا و حامی می آمد. سامان که الان یک کارشناس بیمه در تهران است، می گوید، “من ?وراً متوجه شدم که لادن با مردم خیلی خوب ر?تار می کند. وقتی قرار است بقیه ی عمرتان را یک ن?ر بگذرانید، این مسائل اهمیت ?وق العاده ای پیدا می کند.”
اولویت های سامان با مردهای نسل های قبل که به همسرانشان در وهله ی اول بعنوان مادر و زن خانه دار نگاه می کردند، ?رق می کند. براساس آمار ارائه شده از اداره ی کار ایالات متحده، دراواسط دهه ی شصت، ?قط ?? درصد از زنان متاهل در خارج از منزل کار می کرده اند. اما امروزه، در بیش از ?? درصد از ازدواج ها، هر دو طر? هم زن و هم مرد در بیرون از خانه به کار مشغولند. همچنین براساس تحقیق انجام گر?ته توسط محققین دانشگاه مریلند، تعداد ساعاتی که زنان متاهل هر ه?ته به کارهای خانه اختصاص می دهند، از ?? ساعت به ?? ساعت تقلیل یا?ته است، درحالیکه این ساعت برای مردان از ? به ?? ساعت ا?زایش یا?ته است.
مردها چطور انتخاب می کنند؟
آشکار است که نقش زنان در جامعه رشد کرده و مردها هم می بایست خود را این تغییر و?ق دهند. مطمئناً، برخی از محرکات قدیم—مثل کشش و جذب به زیبایی—هنوز هم در انتخاب های آنان تاثیر می گذارد. اما امروز، مردانی مثل سامان راحت تر هستند که همسرانشان شغلی برای خود داشته باشند و همینطور توقع داشته باشند که شوهرشان در کارهای خانه به آنها کمک کند. و با هرچه برابر شدن نقش زن و مرد، آنچه مردها از زن زندگیشان می خواهند به آنچه زنها از شوهرانشان توقع دارند شبیه شده است—یعنی محبوب و معشوقی که همه ی نیازهای احساسی و ?کری آنها را برآورده کند.
مردها هنوز هم به همان میزان سابق خواستار ازدواج هستند. درواقع، ?? درصد از نوجوانان امریکایی در ذهن خود برنامه دارند که روزی ازدواج کنند و ?? درصد از آنها به بچه دار شدن هم علاقه مندند. این آمار از سال ???? حتی از میزان دخترهایی که برای ازدواج برنامه ریزی می کنند هم الا زده است (درواقع ?? درصد از همه ی ا?راد بزرگسال در امریکا متاهل هستند و ?قط ? درصد از آنها طلاق گر?ته اند). اما این روزها مردها دیرتر ازدواج می کنند. امروزه سن متوسط ازدواج برای آقایان ?? است درحالیکه در سال ????، ?? بوده است. اما چرا؟ دکتر دیوید پوپنو روانشناس و مدیر پروژه ی ازدواج ملی در دانشگاه راجرز نیو جرسی، یکی از دلایل آن را وجود سکس و رابطه ی جنسی قبل از ازدواج در جومع غربی می داند. اما وقتی نوبت به انتخاب همسر می رسد، مردهای جوان بسیار با احتیاط عمل می کنند. دکتر پوپنو توضیح می دهد، “خیلی از این جوانان والدینی دارند که از هم طلاق گر?ته اند یا دوستانی دارند که پدر و مادرشان از هم جدا شده است. به همین خاطر دوست ندارند این تجربه دوباره تکرار شود.”
?راتر از این، مردها امروزی در مقایسه با پدرانشان به دنبال نوع مت?اوتی از زن ها هستند. و دیگر آن زمان که مردها ?قط نان آور خانه بودند و وظی?ه ی زنها خانه داری و بچه داری بود به سر آمده است. وقتی در سال ???? از مردها سؤال شد که آیا قبول می کنند همسرانشان با حقوقی معادل ?? دلار در ه?ته (که آن زمان درآمد خوبی به شمار می ر?ت) به کار مشغول شوند، پاسخ ?? درصد از آنها من?ی بود.
حتی در سال ???? هم تقریباً %?? از مردها احساس می کردند که برای زنانشان بهتر است در خانه بمانند. اما پروژه ی تحقیقاتی ازدواج ملی در سال ???? تغییر شگر?ی در این اعتقادات را نشان داد: %?? از مردان مجرد ?? تا ?? ساله اظهار داشتن که برای آنها داشتن همسری که خود شغل و درآمد دارد بسیار بهتر از زنی است که ?قط به کارهای خانه داری مشغول است. و در سال ????، ?? درصد از مردان ادعا کردند که از نظر آنها کار کردن خانمشان در خارج از منزل حتی باوجود بچه عاری از اشکال است.
این روزها مردها نه تنها خوشحال می شوند که همسرشان هم بتواند در درآمد زایی با آنها شریک باشد بلکه اینکه همسرشان بتواند درآمدی به اندازه آنها یا حتی بیشتر داشته باشد، را تحسین میکنند. براساس تحقیقات انجام گر?ته تعداد زوج هایی که در آن درآمد زن بیشتر از شوهر بوده از ?? درصد در سال ???? به ?? درصد در سال ???? ا?زایش داشته است. سامان می گوید، “این روزها اگر همسرمان بتواند به اندازه ما یا بیشتر درآمد داشته باشد، دیگر به حس مردانگی ما لطمه ای نمی زند.” (البته تحقیقات نشان میدهد که مسائل مالی زنان را هم نگران نمی کند و تقریباً ?? درصد از زنان بین ?? تا ?? سال تصور می کنند شوهرشان بهتر است درک و ?هم بالا داشته باشد تا وضعیت مالی عالی).
در عین حال، مردها دیگر چندان گر?تار طلسم کار نیستند و برای تکمیل خوشبختی خود به دنبال زندگی خانوادگی هستند. طبق تحقیقات انجام گر?ته در سال ???? در نیویورک، ?? درصد از مردان متاهل درمورد میزان ساعاتی که در محل کار میگذرانند و میزان ساعاتی که با خانواده سپری می کنند، در کشمکش هستند. پدر بودن این روزها م?هوم تازه ای پیدا کرده است. ?? درصد از پدرای که بچه های مدرسه ای دارند حداقل ه?ته ای یکبار ?رزندانشان را بغل می کنند (که در مقایسه با دهه ی قبل این آمار ?? درصد ا?زایش داشته است.) و با وجود اینکه مردان حداقل نیمی از کارهای خانه را با همسرشان شریک می شوند، نسبت به سال ???? که ?قط یک ششم کارهای خانه بر عهده ی مردان بود، پیشر?ت زیادی صرت گر?ته است. سامان می گوید، “چون این روزها هر دو طر? شغل دارند و سر کار می روند، مردها دیگر نمی توانند از بهانه ی “من نان آور خانه هستم” است?اده کنند. ما خودمان همه ی سعیمان این است که کارها را ??-?? تقسیم کنیم. خانمم آشپزی میکند و من ظر?ها را می شویم و از این قبیل…”
یا?تن همسر و همدم واقعی
بالاتر ر?تن زمینه ی بازی در مورد کار و مراقبت از بچه ها، باعث شده است که مردها بیشتر به مسائل احساسی گرایش پیدا کنند.
در پروژه ی تحقیقاتی که در سال ???? انجام گر?ت، مشخص شد که ?? درصد از مردان بین ?? تا ?? سال می خواهند با کسی ازدواج کنند که ?راتر از هر چیز دیگر بتواند نیازهای احساسی آنها رابرآورده کند. دکتر پوپنو اعتقاد دارد، “مردها می گویند که به یک همراه و همدم روحی و روانی نیاز دارند—کسی که بتواند احساسات و آرزوهایشان را با آنها سهیم شود. آنها کسی را نمی خواهند که ?قط بتواند کهنه ی بچه عوض کند یا ظر? ها را بشوید. آنها یک همدم و محبوب واقعی می خواهند.”
در واقع تعداد مردانیکه این روزها به دنبال یک همسر و معشوق واقعی هستند به اندازه خانم ها شده است. دکتر ن?یل کلارک وارن، روانشناس بالینی که بر روی هزاران زوج تحقیق و بررسی انجام داده است می گوید، “?کر نمی کنم این چیزی باشد که مردها به اجبار به آن رسیده باشند. به نظر من به این دلیل است که مردها هم مثل زنان به دنبال م?هوم بیشتری از زندگی هستند.”
دکتر پوپنو نگران این است که مردهای امروزی برای پیدا کردن همسری که بتواند به طور کامل نیازهای عاط?ی و احساسی آنها را برآورده کند، ?شار زیادی به خود می آورند. در تحقیقی که سال گذشته بر روی ?? مرد مجرد در ?? تا ?? سالگی انجام گر?ت، دلایل این مردان برای ازدواج نکردن و مجرد ماندن مشخص شد—ترس از تسالم و سازش، خطرات مالی طلاق، میل به ادامه ی لذات زندگی مجردی—اما خیلی از آنها هم ادعا کردند که هنوز نتوانسته اند زوج مناسب خود را پیدا کنند و درصدد یا?تن آن هستند. دکتر پوپنو اعتقاد دارد که مردها خیلی توقعشان را بالا نگه داشته اند. و در مقایسه با آشپزی و تمیزکاری، نیازهای روحی-روانی پیچ و خم بیشتری دارد.
زیبایی در مقابل هوش
هیچ شکی نیست که مردها هنوز هم به دنبال صورت زیبا هستند. در تحقیقی که سال ???? انجام گر?ت مشخص شد که ?? درصد از مردها قبول کرده اند که قبل از هر چیز به خاطر مسائل ظاهری مجذوب زنان می شوند، و ?? درصد از آنها نیز ادعا کردند که به دنبال زنان باهوش هستند. (اما در تحقیق مشابهی که روی زنان انجام گر?ت مشخص شد که ?قط ?? درصد از آنها به دنبال ظواهر هستند و برای ?? درصدشان هوش و ذکاوت طر?شان حر? اول را می زند.)
زیبایی حتی پول را هم جذب خود می کند. وقتی در تحقیقی از مردان سؤال شد که آیا دوست دارند با زنی زیبا اما ?قیر ازدواج کنند یا زن زشت اما ثروتمند، ?? درصد از آنها مورد اول و ?قط ?? درصد از آنها مورد دوم را انتخاب کردند. (اما وقتی همین سؤال از زنان پرسیده شد، مشخص شد که ?? درصد از آنها زیبایی را به ثروت ترجیح می دهند و ?? درصد اعتقاد داشتند ثروت مهمتر از زیبایی ظاهری است).
محققان اعتقاد دارند که مردها به خاطر دلایل بیولوژیکی طالب زیبایی هستند. و مردها حتی وقتی پا به سن می گذارند هم به دنبال زنانی جوانتر و زیباتر از خودشان هستند. پرو?سور جان مارشال تونسند در این زمینه می گوید، “می دانم شاید خانم ها دوست نداشته باشند این را بشنوند، اما در جوامع غربی یک مرد—حتی مردهای تک همسری—وقتی یک زن زیبا و جذاب را می بیند، به داشتن رابطه با آن زن ?کر میکند!”
در واقع، طبق تحقیقی که در سال ??? در دانشگاه ورمونت انجام گر?ت، اینطور دریا?ت شد که ?? درصد از مردان متاهل در آمریکا در مورد داشتن رابطه با کسی غیر از همسرشان رویاپردازی می کنند (درمقابل ?? درصد از خانم ها که به کسی غیر از همسرشان ?کر میکنند). مغلوب وسوسه ها شدن هم مسئله ای دیگر است. در واقع، کمتر از ? درصد از مردها در جوامع غربی در یکسال، سکس خارج از ازدواج دارند (درمقایسه با آمار خانم ها که ? درصد است) و نزدیک به ?? درصد از مردان طی دوران ازدواج به همسرانشان و?ادار می مانند (درمقایسه با ?? درصد خانم ها).
اما گرایش بیولوژیکی مردها به سمت زیبایی آنقدرها هم که ?کر میکنیم در انتخاب آنها تاثیر نمی گذارد. مثلاً تاثیر زیبایی در انتخاب های مردان بسیار به سطح تحصیلات آنها مرتبط است؛ مردهایی که تحصیلات متوسطه دارند، ?/?? مرتبه بیشتر از آنها که تحصیلات دانشگاهی دارند به زیبایی اهمیت می دهند. رابرت گلاور، روانشناس، در این رابطه می گوید، “اما آنچه مردها واقعاً می خواهند، بودن با زنی است که او را از نظر جنسی بخواهد. اینکه کسی دوستتان بدارد مطمئناً مهمتر از زیبایی و قیا?ه ی اوست.”
مردها همچنین به زنانی که از سکس لذت می برند هم گرایش دارند. طبق تحقیقی که در سال ???? انجامگر?ت، اینطور استنباط شد که ?? درصد از مردان جوان میخواهند شریک زندگیشان شور و حرارت زیادی در رابطه جنسی داشته باشد (?? درصد از خانم ها هم همین را می خواستند). اما مردها، مثل زنان، درمقابل کسانی که بیش از اندازه از نظر جنسی ?عال باشند، محتاط عمل میکنند. در تحقیقی که در سال ???? انجام گر?ت مشخص شد که هر دو جنس، میزان کم تا متوسط از تجربه ی جنسی را در ?رد مقابلشان ترجیح داده اند—که متخصصین عقیده دارند این نشانه ی ترس آنها از بی و?ایی همسرانشان بوده است.
بیولوژی در مقابل واقعیت
مردهای امروزی معمولاً به روشی عمل میکنند که مخال? محرک های تکاملی است. دکتر نیل کلارک وارن، که یک بنگاه زوجیابی را هدایت می کند، خاطرنشان می کند که بسیاری از مراجعین مرد او به دنبال زنانی هم سن خودشان هستند. بعلاوه، او به تجربه دریا?ته است که مردها، برخلا? امر بیولوژیکی برای تولید مثل، زنانی را ترجیح می دهند که خود صاحب ?رزند باشند. وار?ن می گوید، “ما دریا?ته ایم که مردها هرچه سنشان بالاتر می رود، میل و علاقه اش برای ناپدری شدن بیشتر می شود. واقعیت این است که وقتی سنتان بالای ?? باشد، زنانی که برای ازدواج با شما مناسب باشند کسانی هستند که بچه دارند.”
و مسئله ی تجربه ای مطرح می شود که مردها با بالا ر?تن سنشان به دست می آورند، و تاثیری که این تجربیان می تواند بر طرز ت?کرشان داشته باشد. جان گاتمن محقق دانشگاه واشنگتن میگوید، “مردان جوان به دنبال زنان زیبا و جذاب هستند، اما مردهای میانسال به دنبال همسری مهربانند.”
مورگان ک?ن?ی ?? ساله که مدیر موزه ای در چاپ?ل هیل در کارولینای شمالی است میگوید، بعد از دو ازدواج و چند رابطه که هیچکدام به ثمر ننشسته، او دریا?ته است که آنچه که او واقعاً آرزویش را داشته، همسری بوده که از نظر احساس صادق و عمیقاً روحانی باشد. او بالاخره این خصوصیات را در همسر سومش پیدا می کند که زنی ?? ساله و دلال املاک است. این دو علایقی مشابه در هنر و عکاسی دارند اما به عقیده خودش آنچه واقعاً در آن مشترک اند، همراهی و و?اداریشان به همدیگر است.
خوشبختانه، مردهای امروزی به دنبال کسی هستند که در همه ی مسئولیت های ازدواج، از پول درآوردن گر?ته تا بزرگ کردن بچه ها، با آنها شریک باشد. درست است که هنوز کمی در ابراز احساساتشان سرسخت هستند اما به دنبال کسی هستند که بتوانند آزادانه با او مسائل احساسی و روحی-روانی خود را در میان بگذارند.
کیفیت روابط جنسی خود را بالا ببرید .
آیا شما هم از آن دسته افرادی هستید که از زندگی جنسی خود لذت نمیرید؟بهتر است بدانید که رابطه جنسی برای حدود ?? درصد از زنان عامل فشار و استرس است اما شاید اگر توصیه های که در ادامه آمده است را دنبال کنید بتوانید احساس بهتری داشته باشید شادتر شوید و از زندگی لذت بیشتری ببرید.
درباره کیفیت عمل جنسی با همسر خود صحبت کنید
همین امشب ?? دقیقه زمان بگذارید و در این مورد با همسر خود بحث و گفتگو کنید .بهتر است پس از شام و قبل از خاموش کردن چراغها اینکار را انجام دهید.
انتخاب هدف مورد علاقه
خجالت را کنار بگذارید و کمی جسارت به خرج دهید. بهتر است از همسر خود بپرسید که به چه کاری بیشتر علاقه دارد.مطالعات در سال ???? نشان دهنده این است که افرادیکه در این مورد با همسر خود صحبت میکنند کمتر دچار انفعال در راوبط جنسی خود می شوند .
یادداشت ? ویژگی برتر بدن همسرتان
مطالعات انجام شده در دانشگاه هاروارد نشان میدهند که زنانی که احساس زیبایی و جذابیت دارند بیشتر از روابط خود لذت میبرند.در یک نظر سنجی یبش از ?? درص از زنان عنوان کردند که خجالت مانع از لذت بردن انها میشود و انان از بعضی ا قسمتهای اندام خود راضی نبوده و احساس بدی در باره ان داشتند.
بوسه خداحافظی
این کار باید همانند مسواک زدن برای شما به صورت عادت در بیاید که هنگامی که از یکدیگر جدا میشوید , یکدیگر را ببوسید. این کار تاثیر بسزای د ر ایجاد صمیمیت و شور و نشاط در طول روزتان میشود.
صبح ها کمی در رختخواب متنظر بمانید .
به جای انکه با شنیدن صدای زنگ ساعت با یک پرش از جا بپرید و از رختخواب بیرون بیائید بهتر است کمی در رخخواب مانده و یکدیگر را نوازش کنید . اینکار ممکن است فقط ?? ثانیه زمان ببرد اما تاثیری که نگاه کردن به یکدیگر و نوازش دارد قابل بیان نیست .
یوگا و رابطه جنسی
الن بارت نویسنده کتاب یوگا و روابط جنسی میگوید ذهن بیش از یک میلون نفر از مردم هنگام مقاربت در جایی غیر از مکانیست که در آن بسر میبرند
سعی کنید با کمک یوگا یاد بگیرید که چگونه بتوانید ذهنتان را متمرکز کنید و در یک مکان احسات جسمی و روحیتان را متوقف کنید.
لباسهای زیبا بپوشید
این یک روش بسیار زیرکانه است که هنگامیکه برای عمل مقاربت اماده میشود از لباس های زیر زیبا استفاده کنید.
رابطه جنسی در صبحگاه
یک دکتر غدد و استادیار بالینی در یکی از دانشکده های پزشکی میگوید بهترین زمان برای عمل مقاربت صبح است. افراد تمایل بیشتری به مقاربت در صبح دارند, که اینکار باعث مشود هورمون اکسی توسین در بدن شما رها شود و شما تمام طول روز را با روحیه و انرژی به کار خود ادامه دهید و علاوه بر این صبح ها میل جنسی شما برانگیخته تر است.
اتاق خوابتان را مرتب کنید
در هم برهمی بعضی از اتاقهای خواب مانع تمرکز و لذت بدن از عمل جنسی میشود.
توصیه میکنیم اتاقتن را مرتب کنید و سعی کنید اتاق خواب و اتاق کارتان را از یکدیگر جدا کنید.
بازدید دیروز : 35
کل بازدید : 556771
کل یاداشته ها : 1051