جنایتکاری که پس از آزار و اذیت خواهرزن پنج ساله اش او را به قتل رسانده بود دستگیر شد. عصر روز 20 مهرماه مردی به پاسگاه روستای مهرغان از توابع بخش میناب استان هرمزگان مراجعه کرد و گفت؛ دختر بزرگم باردار است و چون شوهرش روزها سر کار می رود برای اینکه او تنها نماند دختر پنج ساله ام زینب را به خانه او می فرستادم. صبح امروز داماد 22 ساله ام قنبر با موتور به دنبال زینب آمد و او را با خودش برد اما پس از آن دیگر هیچ کس دخترم را ندیده است.
در پی اظهارات این مرد داماد وی احضار شد و تحت بازجویی قرار گرفت. قنبر به کارآگاهان گفت؛ از وقتی که زنم باردار شد هر روز زینب را به خانه مان می بردم تا همسرم تنها نباشد و شب ها وقتی از سر کار برمی گشتم دوباره او را به خانه شان برمی گرداندم. دیشب هم مثل همیشه زینب را به خانه پدرش بردم و او در خیابان به سمت در خانه شان رفت و از آن به بعد او را ندیدم.به دنبال اظهارات قنبر کارآگاهان به تحقیق از همسایه های خانه دختر مفقود شده پرداختند. اما هیچ فردی زینب را شب قبل از ناپدید شدنش ندیده بود.
از آنجا که هیچ کس اظهارات قنبر را تایید نکرده و از سویی او در حرف هایش دچار ضدونقیض گویی شده بود وی بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت. قنبر در این مرحله از تحقیقات حرف های متفاوتی زد اما سرانجام از کشته شدن کودک پنج ساله خبر داد و گفت؛ شب حادثه در حالی که زینب پشت موتورسیکلتم نشسته بود به طرف پمپ بنزین در حال حرکت بودیم که در بین راه ناگهان او از موتورسیکلت بر زمین افتاد. وقتی سراغ او رفتم متوجه شدم مرده است. من که وحشت کرده بودم تصمیم گرفتم جنازه زینب را دفن کنم. در ادامه پیکر او را به یک باغ لیمو در روستای تخت بردم و خاک کردم.
در پی اظهارات این مرد و با دستور بازپرس جاوید امانی - بازپرس کشیک جنایی - اکیپی ویژه به محلی که قنبر اعلام کرده بود رفتند و با کمک او توانستند جسد زینب را از یک گودال بیرون بکشند. در ادامه جسد مقتول پنج ساله در اختیار کارشناسان پزشکی قانونی قرار گرفت. از سویی قنبر که تا این مرحله از تحقیقات اظهارات متناقضی را بیان کرده بود این بار ادعای دیگری مطرح کرد.
او گفت؛ آن روز به منزل پدرزنم رفتم تا زینب را به خانه ام ببرم. اما در بین راه مسیرم را تغییر دادم و خواهرزنم را به بهانه آبیاری به باغی در روستای تخت بردم. قرار بود پس از آبیاری باغ زینب را نزد همسرم ببرم اما یک لحظه فکری به سرم زد و او را مورد آزار قرار دادم. نمی دانم چطور شد اما وقتی به خودم آمدم دختر پنج ساله بیهوش شده بود. بلافاصله او را داخل حوض آبی که آنجا بود انداختم تا به هوش بیاید اما سرش به یک سنگ برخورد کرد. خواستم او را از حوض بیرون بیاورم اما زینب مرده بود. از شدت ترس دست و پایم را گم کرده بودم. با کاری که کرده بودم آبرویم در خطر بود. به همین دلیل تصمیم گرفتم خواهرزنم را همانجا سر به نیست کنم. جسد را داخل یک گونی گذاشتم و کنار چند درخت دفن کردم.
اعترافات این مرد جنایتکار در حالی بود که گزارش پزشکی قانونی نیز تعرض به دختر پنج ساله را تایید می کرد.به گزارش ایسکانیوز به دنبال اعترافات تکان دهنده این مرد وی با صدور قرار قانونی روانه زندان شد و به زودی پس از صدور کیفرخواست در دادگاه کیفری مورد محاکمه قرار خواهد گرفت.
| هر چی از خدا بخای اگه به صلاحت باشه مطمئن باش بی شک و تردید بهت میده ، اما خیلی نامردیه که ما کارهایی که اون از ما خواسته رو برای رضایتش انجام ندیم ...
بازدید دیروز : 206
کل بازدید : 558904
کل یاداشته ها : 1051