ماساژ جنسی بدن زن چه تاثیری بر رابطه جنسی دارد؟
ماساژ علاوه بر تاثیرات مفیدی که روی بدن دارد، میتواند نقش تحریک کنندگی نیز داشته و لذت سکس را دو چندان نماید.
ماساژ ارتباط جسمی زن و مرد را بیشتر کرده، ضمن برانگیختگی جنسی موجب میشود تا آنها لذت بیشتری از رابطه جنسی با یکدیگر ببرند. در خانمهایی که مشکل ارگاسم دارند یا اینکه دیر به ارگاسم میرسند، ماساژ بدن نقش مهمی در تسهیل ارگاسم دارد و در این امر بسیار کمک کننده است.
در اینجا مراحل مختلف ماساژ جنسی بدن زن را بطور ساده مرور میکنیم:
?-ماساژ پشت بدن:
برای شروع ماساژ و شل کردن عضلات بدن زن، بهتر است ابتدا از پشت او شروع کنید.اول نوک انگشتان خود را به پوست او بکشید بعد ناحیه پشت را از بالا تا پایین به آرامی نوازش کنید. سپس بطور متناوب با حرکات کششی، لرزشی (vibration) و دایره وار، آنرا ماساژ دهید. گاهی میتوانید گوشت بدن او را درست مثل خمیر با دستتان بگیرید و آرام فشار دهید.
پوست سر را ماساژ داده و گاهی موهای او را بین انگشتان خود بگیرید. سپس سراغ پاهای او رفته و انگشتان پایش را با دست فشار دهید.
?- ماساژ جلوی بدن:
سینه و پستانها را از داخل به خارج بمالید. نوک سینه ها را به آرامی ماساژ تحریک کنید. موهای ناحیه شرمگاهی را نوازش کرده و به نرمی بکشید. با کف دستتان قسمت پایین شکم بمالید.کف دودست خود را بهم مالیده و وقتی گرم شد آنرا روی تخمدانهای زن بگذارید. عده ای معتقدند که انجام اینکار انرژی زن برای سکس را بیشتر میکند.
سعی کنید ناحیه مثانه و رحم را فشار دهید. در این هنگام بهتر است زن تمرینات kegel را انجام داده و ماهیچه های کف لگن خود را مانند حالت متوقف کردن ادرار، سفت کند.
?- ماساژ واژن:
بهتر است در این مرحله دستکش لاتکس بپوشید. میدانید که زنها بدو طریق به ارگاسم میرسند: از راه تحریک نقطه جی و از راه تحریک کلیتوریس. بسیاری از خانمها ارگاسم از طریق نقطه جی را عمیق تر میدانند. گاهی اگر تحریکات بطور مناسب ادامه پیدا کند زن میتواند چند ارگاسم پشت سرهم داشته باشد. این ارگاسمهای متوالی و پشت سرهم تاثیر بسیار خوبی در روحیه زن دارد.
دست خود را به یک ماده لیز کننده مناسب آغشته نموده و لبهای واژن را به انگشتتان ازهم باز کنید. نوک انگشتان را به سمت بالا ( بطرف ناف) بگیرید. لبهای داخلی و خارجی (کوچک و بزرگ) را با انگشتتان از هم جدا کرده و آنها را تک تک به آرامی با دو انگشت بمالید.
حالا یک انگشت خود را وارد واژن کرده بدنبال آن انگشت دوم را نیز وارد کنید. انگشت شست خود را بالا نگه داشته و آنرا مقابل کلیتوریس قرار دهید. میتوانید دست خود را فشار دهید یا اینکه بلرزانید طوریکه دو انگشت شما با دیواره واژن و شست شما با کلیتوریس تماس داشته باشد.
کف دست خود را روی استخوان عانه و انگشتانتان را روی لبهای واژن قرار دهید، حالا دست خود را به آرامی به سمت پایین فشار داده و یک حرکت چرخشی به آن بدهید. با حرکت دست حدود ?? دایره فرضی بکشید، سپس کف دست خود را بلند کرده و با انگشت چند ضربه ملایم به لبهای واژن بزنید. چند ثانیه مکث نموده و دوباره همین حرکت را برای چند بار انجام دهید.
شما میتوانید گردن رحم را در قسمت پشتی و فوقانی واژن بصورت یک بافت گنبدی شکل با شکافی در وسط آن (مانند چانه) لمس نمایید. با احتیاط بافت اطراف آنرا تحریک کنید. عده ای از خانمها از این کار لذت زیادی برده و از شما میخواهند اینکار را برایشان تکرار کنید.
بیاد داشته باشید که کلیتوریس از آلت شما بسیار حساستر است. بنابراین هرگز انگشت خود را بصورت خشک و خشن روی آن نکشید. ابتدا که اندام تناسلی زن را لمس میکنید، کلیتوریس را فقط به نرمی فشار دهید. برای کاهش درد ناشی از اصطکاک میتوانید کلیتوریس را با لبهای واژن گرفته و با آن تحریک کنید.
انگشت خود را وارد واژن کرده سپس دست دیگر خود را که آزاد است روی قسمت پایین شکم بگذارید و به طرف یکدیگر فشار دهید.
اگر با قسمتهای حساس و لذتبخش اندام تناسلی زن آشنا نیستید از او بخواهید تا دست شما را گرفته و با دست شما خودش را تحریک و استمناءکند. بعد از آن خودتان به تحریک این قسمتها بپردازید.
یک روش دیگر برای ماساژ جنسی زن این است که مقداری ماده لیزکننده روی لب واژن ریخته سپس آنرا با انگشت شست و اشاره خود بگیرید و ضمن فشار به آهستگی بکشید. این عمل را چندین بار پشت سرهم انجام دهید.
تخمدانها در دو طرف واژن قرار دارند. گروهی از خانمها از ماساژ آنها لذت زیادی میبرند و گروهی دیگر آنرا دردناک میدانند. در صورت تمایل میتوانید آنها را ماساژ دهید.
قسمت داخلی رانها و موهای عانه را به نرمی نوازش کنید. بتدریج که زن لگن خود را بالا میبرد،این منطقه را بیشتر ماساژ دهید. بعد از مدتی میتوانید انگشت خود را به سمت لبهای واژن ببرید. به کمک یک ماده مناسب آنها را لیز نموده یکی یکی با دست بگیرید. محل اتصال لب بیرونی واژن به بدن را با دوانگشت گرفته از پایین به سمت بالا بکشید. نظیر همین عمل را با لبهای دیگر هم چند بار انجام دهید.
به آرامی انگشت خود را وارد واژن کنید. چند لحظه ثابت نگه داشته سپس آنرا وارد و خارج کنید. اگر لازم شد میتوانید از انگشت دیگرتان هم استفاده کنید.
انگشت شست را وارد واژن کرده کف دست خود را دور کلیتوریس بچرخانید و ضمن آن با سایر انگشتان، استخوان لگن را فشار دهید. به این ترتیب شما میتوانید سقف واژن (نقطه جی داخلی) و مثانه(نقطه جی خارجی) را تواما” تحریک نمایید.
با انگشت خود نقطه جی را داخل واژن تحریک کنید. برای اینکار انگشت خود را روی دیواره قدامی واژن گذاشته و آنرا مثل دکمه زنگ فشار دهید و دوباره بردارید. همزمان بااینکار کلیتوریس را هم کمی غلغلک بدهید. با دوانگشت خود دیواره واژن را در جهت بالا و پایین هشت بار باهم فشار دهید و همراه آن کلیتوریس را نیز تحریک کنید. سپس کلیتوریس را به نرمی با انگشت گرفته ضمن فشار به آرامی آنرا بکشید.
انگشت خود را داخل واژن بشکل دایره بچرخانید و در محل ساعت ?? کمی مکث کنید. بعد از مدتی ورودی واژن را با انگشت غلغلک دهید. انجام این عمل زن را بشدت حشری میکند. حالا انگشت خود را بین لبهای داخلی و خارجی واژن برده از پایین تا بالا به سمت کلیتوریس بچرخانید. در اینجا و بعد از انجام همه اینکارها او دیگر منتظر ورود آلت شماست و مطمئنا” لذت زیادی از آن خواهد برد!!
درباره این عادت باید گفت که باعث میشود پتاسیم سیبزمینی از آن خارج شود.البته این کار برای افرادی که مبتلا به نارسایی کلیه هستند خوب است و حتی به آنها توصیه میشود که سیبزمینی را یک شب قبل پوست کنده و آن را خرد کنند و شب تا صبح در آب بگذارند تا پتاسیم
آن کاملا خارج شود اما به افراد سالم توصیه نمیشود؛ چون در عین حال که در آب ریختن سیبزمینی سبب خارج شدن پتاسیم آن میشود، بر ویتامینهای گروه B هم تاثیر گذاشته و سبب کاهش میزان آنها میشود.
سیبزمینی منبع بسیار خوب ویتامین C نیز هست و گرچه در حین پخت مقدار قابلتوجهی از این ویتامین از بین میرود، با این حال مقداری از آن باقی میماند. بنابراین ریختن سیبزمینی خرد شده در آب حتی سبب از دست رفتن مقدار قابلتوجهی از این ماده مغذی میشود. به عبارت سادهتر ریختن سیبزمینی در آب به افراد سالم توصیه نمیشود زیرا ارزش تغذیهای این ماده غذایی را پایین میآورد ولی همانطور که گفتم برای کسانی که به نارسایی کلیه دچارند، یکی از عادات غذایی مناسب است.
در رابطه با نحوه پخت سیبزمینی نیز باید گفت این موضوع بستگی به هدف ما از مصرف سیبزمینی دارد. برای یک فرد میانسال یا سالمند توصیه میکنیم سیبزمینی را به شکل آبپز مصرف کند. برای کودکان کمسن و سال مصرف آن به شکل پوره همراه با شیر و کره توصیه میشود. به طور معمول شیوه سرخ کردن آن به دلیل جذب روغن بالایی که دارد خیلی توصیٌزمینی نیز منبع فیبر و ویتامین است. به همین دلیل مصرف آن توصیه میشود اما باید توجه داشت در این حالت حتما پوست سیبزمینی باید کاملا شسته ?C خواهد شد. نحوه پخت دیگر سیبزمینی، تنوری کردن است که برای انجام آن سیبزمینی را لای فویل در فر میگذارند.
فراموش نکنید که پوست سیبزمینی نیز منبع فیبر و ویتامین است. به همین دلیل مصرف آن توصیه میشود اما باید توجه داشت در این حالت حتما پوست سیبزمینی باید کاملا شسته شود زیرا خطر آلودگی با کودهای شیمیایی وجود دارد. در ضمن، اگر سیبزمینی جوانه زده باشد، حتما باید جوانه همراه با پوست سبز سیبزمینی تا جایی که خود سیبزمینی سبز رنگ شده است را جدا کرد و باقی را به مصرف رساند. یادتان باشد که این جوانهها و قسمتهای سبز رنگ سیبزمینی حاوی مواد سمی هستند که مصرفشان به هیچ عنوان توصیه نمیشود.
این طور به نظر میرسد که اغلب افراد با توجه به این که چه طعم و مزهای را دوست دارند بستنی مورد نظر خود را انتخاب میکنند؛ اما حقیقت این است که در پشت پرده این انتخاب عوامل دیگری نقش دارند. معمولا سلیقه غذایی افراد نسبت به هم متفاوت است اما آنچه بیش از این در اینجا نقش دارد ویژگیهای شخصیتی افراد است.
براساس نتایج به دست آمده انتخاب طعم و مزه غذا و بسیاری از دیگر خوردنیها همچون انتخاب رنگ لباس یا نوع کیف و کفش یا حتی عطر و ادکلن برگرفته از شخصیت افراد است.
ممکن است شما با خود بگویید که انواع طعم و مزه را دوست دارید، اما بالاخره یکی از آنها را نسبت به انواع دیگر ترجیح میدهید که همان نشاندهنده شخصیت اصلی شماست.
اگر شما از جمله افرادی هستید که همیشه بستنی وانیلی را انتخاب میکنید باید به شما بگوییم که شما فردی هستید که سالهای طولانی نتوانستهاید بخوبی خودتان را بشناسید. علیرغم این که بسیاری از افراد تصور میکنند که شما فردی بسیار محتاط و خوددار هستید، ولی همیشه دست به انجام کارهای خطرناک میزنید و هیچگاه عاقبت انجام آن را در نظر نمیگیرید، در اغلب مواقع نیز براساس احتمالات تصمیم میگیرید و به همین علت همیشه خود را به خطر میاندازید.
همان طور که انتخابتان نشان میدهد در انجام کارهایی که در محیط کارتان به شما واگذار میشود نیز معمولا خیلی فرد باانگیزهای نیستید و از انجام کارهای یکنواخت و روزمره از کوره به در نخواهید رفت، چون اصولا فردی هستید که به دنبال سادگی و آرامش میگردید.
علاقه زیادی به کاری که انجام میدهید، ندارید و این علاقه و اشتیاق شما تنها در حد و اندازهای است که به شما این امکان را میدهد که از خواب بیدار شده و خود را برای حضور در محل کارتان آماده کنید.
اما اگر شما از بین انواع مختلف بستنیها، خوردن بستنی شکلاتی را ترجیح میدهید، برخلاف آنچه اطرافیانتان تصور میکنند فردی محتاط، منطقی و خوددار هستید که همواره درتلاش هستید هر طور شده در جهت جریان رودخانه حرکت کنید تا برای خودتان دردسر نسازید.
معمولا تا جایی محتاطانه رفتار میکنید و در رفتارهای خود دقت دارید که ترجیح میدهید به شما بگویند فردی خجالتی هستید تا این که تصور شود شما فردی هستید که میخواهید مرکز توجه باشید و به اصطلاح همانند سکاندار یک کشتی عمل میکنید.
شما فردی خلاق هستید که نه تنها در اداره زندگی بلکه در انجام کارهایی که وظیفه انجام آنها را برعهده میگیرید نیز از اندیشهها و افکار خلاقانه خود کمک میگیرید تا تنوع را جایگزین یکنواختیهای مسیر زندگی سازید.
و اما بالاخره اگر شما خوردن بستنی میوهای را به بستنی وانیلی و شکلاتی ترجیح میدهید فردی هستید که همه زندگی خود را وقف کارتان میکنید و همیشه انتظار دارید، به خاطر این که بخوبی از عهده انجام کاری که به شما محول شده برآمدهاید از شما تشکر و قدردانی به عمل آورند.
اگرچه اغلب ترجیح میدهید که حتی اوقات فراغت خودتان را نیز به انجام کارهای شخصی اختصاص دهید؛ اما اگر قرار باشد بین کمک به دیگران یا استراحت و خوابیدن در کنار ساحل یکی از آنها را انتخاب کنید، ترجیح میدهید که به دیگران در انجام کارهایشان کمک کنید.
این گروه از افراد معمولا جنبه مادی ـ اقتصادی را برای انجام کارشان در نظر نمیگیرند بلکه تصور میکنند اگر کارشان را بخوبی انجام دهند، میتوانند به محبوبیت خاصی نزد کارفرما دست یابند و به همین علت اگر به خاطر تلاشهایشان از آنها تشکر و قدردانی نشود، بشدت آزرده و رنجیدهخاطر خواهند شد.
اگرچه ممکن است این خصوصیات در بین همه افرادی که در این گروه طبقهبندی شدهاند، عمومیت نداشته باشد اما این نتایج براساس بررسیهای آماری انجام شده و نظرسنجی بین گروهی از افراد است که میتواند در مورد اغلب افراد صحت داشته باشد..
روز 15 شهریور سال 1367 در شرایطی که ایران به تازگی قطعنامه آتشبس یا به تعبیر امام خمینی(ره) جام زهر را پذیرفته بود، روزنامه جمهوری اسلامی که در اختیار مسیح مهاجری - یکی از نزدیکترین چهرهها به میرحسین- قرار داشت، در حالی منتشر شد که خبر استعفای میرحسین موسوی از نخست وزیری را به عنوان تیتر یک انتخاب کرده بود،استعفایی که بدون هماهنگی رئیس جمهور و رهبر کبیر انقلاب اسلامی نگاشته شده بود.
اما این استعفا ابعاد دیگری نیز داشت که در بازخوانی تاریخی ماجرا، مورد غفلت قرار گرفته است. موسوی همزمان با نگارش نسخه مطبوعاتی استعفایش، در همان 14 شهریورماه، نسخه دوم استعفایش را با دستخط خویش در سربرگ نخستوزیری خطاب به رئیسجمهور منتخب مردم با تعابیری تند و موهن نگاشت. وی در نامه خویش که خطاب به «مقام محترم ریاست جمهوری» بدون ذکر نام ایشان و بدون سلام و احترامات معمول آغاز شده است، به بیان نکاتی در توضیح علت استعفای خویش میپردازد که در نسخه ارسال شده به مطبوعات موجود نبوده است. وی علت بیان این موارد را اینگونه توضیح داده است: «با این نیت که ذکر آنها انشاءالله در آینده کشورمان و دولتهای بعدی مفید باشد».
وی در بخش نخست به گلایه از بیاطلاعی خویش از نامههایی که رئیسجمهور به همتاهای بینالمللی خویش نوشته است، میپردازد و از اینکه جواد لاریجانی، قائممقام وزیر خارجه دولتش از برخی روابط بینالملل در مصاحبه خویش نام آورده است و وی از آنها بیخبر بوده شکایت میکند و مواردی از این نوع گلایهها را مطرح میسازد. «آقای لاریجانی در جایی میگوید از پنج کانال با امریکا تماس گرفته میشود و بنده به عنوان رئیس هیأت وزیران از این کانالها اطلاعی ندارم.»
گلایههایی که برخی از آنها خالی از وجه است و برخی به ارتباط وی با وزارت خارجه باز میگردد که زیر نظر وی مشغول به فعالیت بوده است و نه رئیسجمهور و برخی نیز به دخالتهای غیرقانونی حجتالاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی در امور اجرایی کشور همچون موضوع رابطه با امریکا که به هیچ وجه در حیطه اختیارات رئیس مجلس نبوده است.
بند دوم نامه وی اما مواردی را که توسط گروههای خودسر وابسته به مهدی هاشمی(معدوم) صورت گرفته است و نظام با آن برخورد کرده و وی را محاکمه نموده است به رئیسجمهور و نظام نسبت میدهد! این تهمت آنچنان که در آینده خواهد آمد، مورد اعتراض امام امت نیز قرار گرفت. مواردی که وی بدان اشاره داشته، مواردی است همچون اتفاقاتی که پیش از حج خونین رخ داد و در جلد اول ویژهنامه رمز عبور به تفصیل به آن پرداخته شد و حتی برخی چهرههای اصلاحطلب نیز بارها اذعان کردهاند که باند مهدی هاشمی و در کنار آنها افرادی همچون میردامادی میداندار حوادث مورد اشاره میرحسین بودهاند. افرادی که نه تنها هیچ گونه سنخیت سیاسی و... با رئیسجمهور نداشتند، بلکه بخشی از آنها از نزدیکان اطرافیان نخستوزیر همچون بهزاد نبوی به حساب میآمدند و بخش دیگر در حاشیه امن منتظری قرار گرفته بودند. این حاشیه امن تا حدی بود که میرحسین در نامه خود آورده بود که «متأسفانه و علیرغم همه ضرر و زیانی که حرکات متوجه کشور کرده است هنوز هم این عملیات میتواند هر لحظه و هر ساعت به نام دولت صورت گیرد.»
بیشک این گلایه به رئیسجمهور بازنمیگشت و در زمان نگارش نامه برای وی نقش باند مهدی هاشمی در این میان به واسطه تلاش وزارت اطلاعات محرز گشته بود. شاید اگر میرحسین این فراز از نامه را به یاد داشت و اگر به واقع صلاح کشور را میخواست، هرگز حاضر نمیشد با حامی چنین جریان خطرناکی که حمایتهایش امام را ناچار به عزل وی کرد، همپیمان گردد.
در این بند اتهامات ناروایی نیز به جمهوری اسلامی نسبت داده شده است که نادرستی آنها اظهر من الشمس است. امری که هنوز هم سبب میشود دلسوزان نظام از نشر کامل نامه وی که بیشک میتواند دستاویزی برای ضد انقلاب باشد، پرهیز نمایند. وی در بند سوم استعفا نامه خویش چنین نوشته است: «تجزیه سازمان برنامه و بودجه از نخسـتوزیری که به دلایل سیاسی صورت گرفت از همان اول ضایعــهآفرین بوده و ادامــه آن نیز در شرایط نـوسازی کشور فاجعه بار خواهد بود. متأسفانه این مشکل و مشـــــکل وزرای مشاور علیرغم طرح در شورای تشخیص مصلحت به تأخیر افکنده شده و حل نگردیده است (هرچند که به هر حال حق شورای تــشخیص مصلحت اســت و اینجانب انتظاری در این خصوص ندارم)
توضیح وی که در درون پرانتز آمده است، به خوبی بیانگر قوت استدلال وی برای استعفا است. تشخیص مصلحت کشور در این زمینه امری بود که در این شورا به تصویب رسیده بود و در میان حاضران در شورای تشخیص مصلحت، علاوه بر نخست وزیر، افرادی که بشدت مدافع وی بودند، همچون هاشمی رفسنجانی، موسوی اردبیلی، توسلی، موسوی خوئینی ها و مرحوم حجت?الاسلام سید احمد خمینی حاضر بودند و شاید بتوان گفت که کفه توازن علایق سیاسی به سوی میرحسین سنگین بوده است، با این وصف چون شورا تشخیصی مغایر نظر وی داشتهاند، وی همه آنها را به اتخاذ تصمیم سیاسی متهم نموده است. البته در انتخابات دهم ریاست جمهوری ترجیع بند حملات موسوی به دولت نهم ، الحاق سازمان مدیریت و برنامه ریزی به ریاست جمهوری توسط احمدی نژاد بود.
بند چهارم نامه وی به اختصار به موضوع تشکیل شوراهای گوناگون که منجر به کاهش اقتدار دولت شده اشاره دارد و در بند پنجم به عدم قدرت وی در پاسخگویی به اعضای دولت و نمایندگان مجلس درخصوص کارهایی که بدون اطلاع دولت صورت میگیرد پرداختــه اسـت. مــوضوعی که در بند دوم نیز بدان پرداخته بود. موسوی در تبلیغات انتخاباتی?اش در سال گذشته، تجمیع شوراها و انحلال شوراهای فرعی توسط رئیس جمهور را دیکتاتوری می دانست!
وی در خاتمه ادعا میکند که این استعفا به معنای قهر از نظام و دولت جمهوری اسلامی و مسئولان انقلابی آن نیست و تأکید نموده است: «این استعفا به دلیل ناتوانی اینجانب برای کار با این شرایط است و درست برای همین ناتوانی است که اینجانب تکلیف را از خود ساقط میبینم.» اگرچه وی توضیح نداده است که اگر این استعفا به معنای قهر نبود، چرا بعد از تحویل نامه استعفا به روزنامه مخفی شده است. البته آنچنان که پیشتر و علیالخصوص در ایام انتخابات به موضوع استعفای وی پرداخته شده بود، در متن علنی نامه وی، برخی از بندها شرح داده شده است. خالی از لطف نیست متن استعفا نامه وی بار دیگر مرور شود:(روزنامه جمهوری اسلامی 15 شهریور 1367)
«برادر گرامی حجتالاسلام سید علی خامنهای
ریاست محترم جمهوری
با سلام و درود فراوان به اطلاع میرساند:
1- برادر گرامی و متعهد مسعود روغنی زنجانی در روز 13/6/67 از مسئولیت وزارت برنامه و بودجه استعفا دادند و این استعفا در شرایطی است که تصمیم گیری برای انتخاب وزرای نیرو، جهاد سازندگی و بازرگانی هنوز مبهم است. با توجه به جهتگیری روشن مجلس در امور مختلف و اطلاعاتی که از داخل مجلس محترم در دست است، احتمالاً بین 5 تا 8 وزیر از افراد معرفی شده رأی لازم را برای ادامه مسئولیت به دست نخواهند آورد و معنای این شرایط آن است که دولت در وضعیت کنونی کشور در تعدادی از وزارتخانههای حساس برای مدت نامعلومی وزیر نداشته باشد.
2- با توجه به جمیع جهات ذکر شده و نیز مشکلات انتخاب وزرا، با عنایت به عدم تفاهم فی مابین که در انتخاب هر فردی بروز مینماید (که حتی در مواردی انتخاب یک وزیر به بیش از یکسال انجامیده است) و از آنجا که اینجانب اصالت در اختلافاتی که بین 3 مرجع ریاست جمهوری، نخستوزیر و مجلس پیش میآید، براساس روح قانون اساسی و نیز صلاح کشور متمایل به مجلس منبعث از آرای ملت میدانم و معتقدم که در چنین مواقعی مصالح مملکت ایجاب مینماید رئیسجمهوری و نخستوزیر بدان تمکین نمایند، بدینوسیله براساس اصل 135 قانون اساسی استعفای خود را تقدیم مینمایم.
3- توضیحات اجمالی در این خصوص به پیوست تقدیم میگردد.امید است این استعفا شرایط لازم را برای دولتی که نخستوزیر آن بتواند با استفاده از رهنمودهای مقام معظم ولایت فقیه و نیز با استفاده از تمام اختیارات آمده در اصل 124 قانون اساسی (از جمله بخشهای تردیدناپذیر آن نظارت بر کار وزیران، هماهنگ ساختن تصمیمات دولت در همه زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاست داخلی و خارجی و نیز تعیین برنامه و خطمشی دولت است) با اقتدار عمل نماید- فراهم سازد.
4- با توجه به اصل 135 قانون اساسی تا تعیین دولت جدید اینجانب به وظایف قانونی خود به صورت کامل ادامه خواهم داد و اعضای دولت خدمتگزار با نشاط و قدرت وظایف خود را با توانمندی لازم انجام خواهند داد.
5- طبیعی است تا انتخاب دولت جدید، برادر دکتر ولایتی بهعنوان وزیر امور خارجه کشورمان با پشتیبانی نظام، بیانگر نظرات رسمی جمهوری اسلامی در مذاکرات صلح ژنو باشند و بتوانند با رهنمودهایی که به طور مستمر از رؤسای محترم 3 قوه کسب مینمایند، به وظایف خود ادامه دهند.
ضمناً فرصت را مغتنم شمرده اعلام میدارد:
الف- اگر دولت خدمتگزار در طول سالیان دشوار و سراسر جنگ و جهاد گذشته توانسته باشد با توفیقات الهی خدماتی مورد رضایت مردم مؤمن و آزاده کشورمان انجام دهد، به یقین جز در سایه حمایتهای همه جانبه رهبر کبیر و عظیمالشأن انقلاب و مردم ایثارگر و شهیدپرورمان نبوده است. معجزه دفاع مقدس به ایستادگی و مقاومت 8 سال گذشته از آن امام و امت بزرگوار است و اگر دولت توانسته باشد، در این سالیان تنها لیاقت عنوان خدمتگزار محرومان را برای خود حفظ کند، بزرگترین افتخار را کسب کرده است و با این وصف، اینجانب خود را در مقابل امام امت و امت بزرگوار امام خجل مییابم.
ب- بنده بهعنوان یک خدمتگزار کوچک در هر شرایطی و در حد توان زیر فرمان نخستوزیر محترم جدید و دولت او خواهم بود وانشاءالله از خدمات ناچیزی که ممکن است از دست اینجانب برآید، غفلت نخواهم کرد. قدرتهای مستکبر جهانی و ایادی آنها باید بدانند که در کشور اسلامی- انقلابی ما اختلاف سلیقه و نظر در سیاستهای داخلی و خارجی نمیتواند سبب فراموشی ضرورت وحدت صفوف در مقابل توطئههای آنان بویژه توطئه شیطان بزرگ امریکا باشد و ملت رشید به یقین میدانند که در یک جامعه آزاد و سربلند که آثار دیکتاتوری و وابستگی از آن رخت بربسته، آمد و رفت دولتها یک امر طبیعی و انشاءالله توأم با خیر و برکات برای مردم است.»
درخصوص این استعفا دلایل مختلفی خارج از متون فوق نیز ذکر گردیده است. به عنوان نمونه برخی از مسئولان وقت، با توجه به زمان استعفای مهندس موسوی مصادف بود با پایان حمله مرصاد و آغاز گفتوگوهای آتش بس بین ایران و عراق و با یادآوری آنکه امام خمینی (ره) در حکمی دکتر علی اکبر ولایتی (وزیر امور خارجه وقت) را به عنوان نماینده جمهوری اسلامی در مذاکرات آتش بس بین ایران و عراق تعیین کردند و دکتر ولایتی به سرعت عازم نیویورک شد، استعفای میرحسین موسوی را ناشی از ناراحتی وی از تعیین ولایتی توسط امام به عنوان نماینده جمهوری اسلامی یاد میکنند. بخصوص آنکه استعفای میرحسین موسوی همزمان با صبح اولین روز این مذاکرات بود و تأثیرات این استعفا در مذاکرات، بعدها توسط دکتر ولایتی بسیار ناگوار و خردکننده عنوان شد.
همان روز انتشار خبر استعفای میرحسین موسوی در روزنامه جمهوری اسلامی، رئیسجمهور وقت، حضرت آیتالله العظمیخامنهای در نامهای با رد استعفا ، نکاتی را متذکر گردیدند. متن نامه معظم له چنین است:
«برادر گرامی آقای موسوی
نخست وزیر محترم
باسلام، نامه استعفای شما را دریافت کردم و لازم میدانم چند موضوع را به جنابعالی گوشزد کنم:
در شرایط حساس کنونی و در حالی که مذاکرات ژنو در جریان است و لازم است همه در برابر ترفندهای دشمنان آماده و از مسائل داخلی فارغ البال باشیم، استعفای دولت بر خلاف مصلحت کشور و انقلاب است و ضربهای بر مصالح نظام جمهوری اسلامی است. مشکل تعیین چند وزیر، مشکل جدیدی نیست. در سه سال گذشته (دوره دوم ریاست جمهوری اینجانب) همواره این مشکل با حکمیت هیأت سه نفره منصوب امام حل شده و جنابعالی همواره از آن استقبال کردهاید. هماکنون نزدیک به نیمی از وزرای دولت که [ ...]به تصریح حضرت امام هنوز به قوت خود باقی است مرجع حل مشکل خواهد بود. شما اگر مجلس را مرجع واقعی میدانید، نباید از عرضه دولت به مجلس و خواستن رأی اعتماد، استنکاف کنید. اگر مجلس به دولت رأی ندهد راههای قانونی برای تشکیل دولت جدید وجود دارد و این بهتر از آن است که شما درست شب قبل از روزی که دولت قرار است به مجلس عرضه شود، استعفا دهید و آن را در رسانهها منتشر کنید. جنابعالی از اختیارات نخستوزیر طبق اصل 134 کاملاً برخوردار بودهاید و حتی به برکت لطف حضرت امام و حمایتی که همواره از دولت کردهاند تا بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند، اختیاراتی بیش از مقرر در قانون کسب کرده و آن را اعمال نیز کردهاید. توضیح این مطلب را در نامه پیوست به شخص شما ارائه خواهم کرد. اینجانب با وجود اختلاف نظرهای چندی که با شما در نحوه اداره کشور و اعتراض به روشهای شما بویژه در مسائل اقتصادی دارم، همان طور که میدانید همواره در همه مراحل به شما کمک کردهام و اکنون هم استعفای شما را به مصلحت ندانسته و اصرار بر آن را ضربه به نظام و حتی با کمال معذرت خیانت – البته خیانت غیر عمدی- میدانم و معتقدم خوب است جنابعالی امروز نظرات حضرت امام در امور اقتصادی را به طور دربست بپذیرید.
استعفا را نمیپذیرم و خواهش میکنم اصرار نکنید.
سید علی خامنهای
رئیسجمهور
اما امام راحل نیز در واکنش به این استعفا، مرقومه عتابآمیزی صادر فرمودند که در نهایت منجر به پس گرفتن استعفا از سوی موسوی شد. در این مرقومه که در روزنامههای عصر 16 شهریور و فردای چاپ استعفای میرحسین به چاپ رسیده، آمده است:
«جناب آقای موسوی نخستوزیر محترم
نامه استعفای شما باعث تعجب شد.
حق این بود که اگر تصمیم بدین کار داشتید، لااقل من و یا مسئولین رده بالای نظام را در جریان میگذاشتید. در زمانی که مردم حزبالله برای یاری اسلام، فرزندان خود را به قربانگاه میبرند چه وقت گله و استعفا است. شما در سنگر نخستوزیری در چارچوب اسلام و قانون اساسی به خدمت خود ادامه دهید، در صورتی که نسبت به بعضی از وزرا به توافق نمیرسید چون گذشته عمل شود. این حق قانونی مجلس است که به هر وزیری که مایل بود، رأی دهد. تعزیرات از این پس در اختیار مجمع تشخیص مصلحت است که اگر صلاح بداند به هر میزان که مایل باشد، در اختیار دولت قرار خواهد داد.
همه باید به خدا پناه ببریم و در مواقع عصبانیت دست به کارهایی نزنیم که دشمنان اسلام از آن سوء استفاده کنند. مردم ما از این گونه مسائل در طول انقلاب زیاد دیدهاند. این حرکات هیچ تأثیری در خطوط اصیل و اساسی انقلاب اسلامی ایران نخواهد داشت. از آنجا که من به شما علاقهمندم، انشاءالله عندالملاقات مسائلی است که گوشزد مینمایم.
روحالله الموسوی الخمینی
15/6/67
درخصوص فاصله زمانی انتشار استعفای میرحسین تا زمان پاسخگویی وی به دفتر امام، نقل قولهای گوناگونی مطرح است. جلالالدین فارسی به تازگی در مصاحبهای به ماجرای پس از استعفای موسوی از نخست وزیری اینگونه اشاره کرده است که «در دوران نخست وزیری موسوی هم زمانی که امام راحل قطعنامه را پذیرفتند، میرحسین با دادن استعفا مخفی شد تا اینگونه در جامعه القا کند که من موافق قطعنامه نبودم و از خودش در افکار عمومی قهرمان بسازد. امام هم رؤسای قوه قضائیه و مقننه و اگر اشتباه نکنم یک یا دو نفر دیگر را احضار کردند و بدون بحث درخصوص پذیرش یا عدم پذیرش استعفانامه موسوی بهدنبال فرد جایگزین بودند که آقا وارد جلسه میشوند و امام شرح جلسه را میفرمایند و نظر آقا را میخواهند که آقا از تصمیم شوم میرحسین پردهبرداری میکنند و به امام میگویند با استعفا موافقت نکنید، چراکه او به دنبال قهرمان?سازی از خودش است. امام در این زمان دستش را بلند میکند و با اشاره به آقا میفرمایند این درست است...» براساس نقلهای موجود گویا میرحسین موسوی در فاصله زمانی تنظیم استعفانامه در 14 تا 17 شهریور که به محضر امام میرسد، در منزل آلادپوش که از دوستانش بود به سر میبرده است؛ روز سوم که حاج سیداحمد خمینی با تماس با مراکز مختلف از یافتن او ناامید شده بود، به افراد مختلف میسپرد که امام فرمودهاند «به میرحسین بگویید بیاید که اگر نیاید نامهای تنظیم کردهام و در اختیار رسانهها قرار میدهم که اگر پخش شود برای او دیگر دنیا و آخرت نمیماند. روز سوم میرحسین تا ساعت 11 به محضر امام میرسد، آنگونه که منابع آگاه بر اساس یادداشتهای آن زمان در اختیار روزنامه ایران قرار دادهاند، امام راحل نکاتی را بدین شرح به وی فرمودهاند: «من یک گله دارم و یک اعتراض، گله دارم از اینکه شما اگر مشکلی داشتید، مثل گذشته مراجعه میکردید و حل میکردیم، اگر میخواستید بروید، بی سرو صدا میرفتید. چرا سر و صدا کردید؟ اعتراض دارم به اینکه این مطالب را چرا به پای نظام نوشتید و نسبت به دولت دادید؟ ... اگر نبود کار این چند سال شما، به ملت اعلام میکردم که شما در مقابل انقلاب و نظام ایستادهاید و بعد از این چه توقعی است که از مجلس دارید؟ این حق مجلس است که به هر وزیری که میخواهد رأی بدهد یا ندهد. شما میبایست از نظر مجلس تبعیت کنید. دیگران هم قبل از شما از این قبیل حرفها میزدند که مجلس باید هماهنگ با ما باشد. شما مجلس هرچه گفت به مجلس احترام بگذارید. اگر مسئلهای بود شورای مصلحت حل خواهد کرد.» آنچه مسلم است، پس از یک وقفه معنادار، امام بار دیگر حمایت علنی خویش را از دولت تکرار نمودند تا آثار استعفای نابجای میرحسین، به عملکرد دولت بیش از این آسیب نرساند. هرچند به نظر ناظران سیاسی جنس این دفاع آشکارا متفاوت بود. امام اما تا 80 روز در حمایت از دولت مکث کردند. این مکث که بسیار به ضرر دولت علیالخصوص در بعد تبلیغات رسانههای بیگانه بود، سرانجام با حکم انتصاب میرحسین موسوى به سمت سرپرست امور جانبازان توسط امام پایان یافت.
میتوان با قهوه موکا (مخلوطی از قهوه و شکلات) فالوده لذیذ و خوش مزه ای را درست کرد.
از ابتدا تا انتها:?? دقیقه
مواد لازم برای ? نفر:
· ? پیمانه شیر بدون چربی
· ? عدد موز متوسط پوست کنده و خرد شده
· ? تا ? قاشق سوپ خوری شکر یا عسل
· ? قاشق سوپ خوری قهوه در آب جوش حل شده
· نصف قاشق سوپ خوری وانیل
· ? پیمانه یخ خرد شده
طرز تهیه:
در یک مخلوط کن شیر، موز، شکر، پودر کاکائو و قهوه و وانیل را ریخته تا یکدست شود آنگاه یخ ها را کم کم اضافه میکنیم.
دانشمندان می گویند ازدواج های ناموفق یا نارضایتی از ازدواج یکی از بزرگترین خطراتی است که با ابتلا به سکته را در مردان افزایش دهد.
در این بررسی بر روی ?? هزار و ?? شهروند که در تحقیقات سال ???? بیماری های قلبی در یکی از مرکز مطالعات قلبی شرکت داشته اند مطالعه شد.
محققان تاریخ و دلایل مرگ مردان این گروه را پیگیری کردند. در سال ????، یعنی دو سال پس از مطالعه اول از داوطلبان خواسته شد ازدواج خود را در دو دسته موفق یا ناموفق ارزیابی کنند و یا در صورت مجرد بودن آن را اعلام کنند.
نتایج تحلیل بر روی ?/? درصد از مردانی که ازدواجی ناموفق داشته اند در مقایسه با مردانی که ازدواج بسیار موفقی داشته اند، نشان داد، ?? درصد بیشتر در معرض سکته های مهلک قرار دارند.
با این حال محققان اعلام کرده اند به دلیل وجود کمبودهایی در اطلاعات این مطالعه از جمله میزان سکته های غیر مرگبار در برابر سکته های مهلک، همچنین درمانهایی که شرکت کنندگان پس از پنج سال اول مطالعه تحت آن قرار گرفته اند و عدم شرکت زنان در این مطالعه، این تحقیقات نیازمند اطلاعات تکمیلی است .
تحقیقات بسیاری نشان دادهاند که مردان متاهل عمر طولانیتری نسبت به مردان مجرد و آنها که هیچوقت ازدواج نمیکنند دارند.
تلاشهای بسیاری برای دستیابی به دلایل این امر انجام گرفته که سوالات زیر را در برداشته است: آیا ازدواج بر سیستم حفاظتی و ایمنی بدن تاثیر مستقیم دارد و به خاطر داشتن فواید مربوط به سلامتی، خطرمرگ و میر را کاهش میدهد؟ یا افزایش طول عمر نشاندهنده این است که افراد سالم گرایش بیشتری به ازدواج دارند و افراد متاهل از همان ابتدای ازدواج، سالمتر هستند؟
این سوالات اشاره بر این دارد که رابطه بین طول عمر و متاهل بودن فقط با «ایمنی» حاصل از ازدواج یا «انتخاب مثبت» در ازدواج به خاطر سلامتی، توجیه میشود. البته نکته دیگری نیز در رابطه بین ازدواج و سلامتی دخیل است. اگر ازدواج کردن یکی از راههای به دست آوردن ایمنی در برابر بیماری ها و مرگ است، پس افراد بیمار و ناسالم به خاطر همین مساله گرایش بیشتری به ازدواج پیدا خواهند کرد؟
این طرز فکر را میتوان «انتخاب منفی» در ازدواج خواند که میتواند به اندازه انتخاب مثبت مهم باشد. با این که معمولا تصور میشود که انتخاب قسمتی از فواید ازدواج است، اما تحقیقات تجربی سابق معمولا روی انتخاب مثبت متمرکز بود و این امکان را در نظر نمیگرفت که انتخاب منفی نیز میتواند به همان اندازه مهم باشد.
تحقیقات اخیر در مورد طول عمر در یکی از مراکز تحقیقاتی در تلاش برای پرکردن این فاصله بوده است. محققان از نوعی بانک اطلاعاتی برای بررسی بیش از ???? مرد در مدت زمان ?? سال استفاده کردهاند. این تحقیقات تغییرات ایجاد شده در سلامتی مردها را در طول دوره تحولات ایجاد شده در زندگی زناشویی، تاریخچه ازدواج، طلاق، مرگ همسر و تجدید فراش تجزیه و تحلیل میکند. یافتههای این تحقیقات نشان میدهد که هر دو نکته یعنی هم مساله ایمنی و هم انتخاب در این زمینه نقش داشته است. از یک طرف، سلامتی خطر مرگ و میر را کاهش میدهد و در شرایط به خصوص ازدواج در حفظ سلامتی تاثیرگذار است. از طرف دیگر وضعیت سلامتی افراد میتواند در انتخاب آنها برای متاهل شدن، تاثیرگذار باشد.
تاثیرات وضعیت تاهل بر سلامتی
تجزیه و تحلیل اینکه آیا ازدواج بهطور مستقیم بر سلامتی تاثیر میگذارد یا خیر، نتایج مختلفی در بر داشته است.
مقایسات انجام شده بین مردان متاهل و مردانی که هیچگاه ازدواج نکردهاند نشان میدهد با اینکه گروه اول بهطور کلی سالمتر هستند، اما نمیتوان این را فقط بهخاطر تاثیرات محافظتی و ایمنی ازدواج دانست.
گزارشات دریافتی از وضعیت سلامت مردان نشان میدهد که ازدواج برای بار اول هیچ فایده قابلتوجهی نداشته است. مقایسات انجام شده بین متاهلان سن بالاتر و مردان طلاقگرفته اشاره بر این دارد که سطح سلامتی نسبی مردان گروه دوم با بالارفتن سن به طور قابل توجهی نزول میکند. وقتی این مردان مطلقه به سن ?? میرسند، باید انتظار داشته باشند که وضعیت سلامتیشان بسیار زودتر از افراد متاهل به خطر بیفتد. برای این گروه از افراد، ازدواج مجدد بسیار پرفایده خواهد بود و سطح سلامتی آنها نیز بهخوبی متاهلان خواهد رسید.
تاثیرات تاکهل بر مرگ و میر
با بالارفتن سن در مردان، وضعیت سلامتی رو به زوال رفته و احتمال مرگ بالاتر میرود. درصد مرگ و میر مردان متاهل در سنین ?? تا ?? و ?? بسیار کمتر از مردان مجرد است. این مرگ و میر در مردان مطلقه با ضعف وضعیت سلامتیشان توجیه میشود. تحقیقات نشان میدهد که قسمتی از فواید ازدواج از همزیستی با شریک زندگی یا افراد دیگر میباشد. آن مردانی که هیچگاه ازدواج نکردهاند، ترجیح میدهند که تنها زندگی کنند و از فواید زندگی جمعی و ارتباطات اجتماعی بینصیب میمانند.
خلاصه و نتیجهگیری
ارتباط بین ازدواج و طول عمر بسیار پیچیدهتر از آن است که معمولا تصور میشود. آشکار است که نمیتوان طول عمر بیشتر مردان متاهل را فقط با خاصیت حفاظتی و ایمنیبخشی در مقابل بیماریها یا انتخاب ازدواج به خاطر بهبود سلامتی دانست. آنچه یافتههای این تحقیقات برای بار اول به اثبات رساند این بود که وضعیت سلامت مردان روی انتخابهای ازدواج تاثیرگذار است، اما نه در آن حالت که نظریه انتخاب مثبت را تایید کند. از آنجا که سلامتی بالا فرد را برای ازدواج سست میکند و بیماری و ضعف سلامت فرد را به ازدواج ترغیب میکند، ارتباط بین ازدواج و سلامتی را میتوان در عادتها و اولویتهای شخصی مشاهده کرد که باعث ارتقای ازدواج و سلامتی میشوند.
علاوه بر این، شواهد نشان میدهند با اینکه وضعیت تاهل بر مرگ و میر تاثیرگذار است عوامل تعیینکننده این تاثیر همیشه مشخص نیستند. مردانی که در سنین پیری مطلقه شدهاند این مساله باعث شده که سلامتی کمتر و عمر کوتاهتری داشته باشند. آن مردانی که هیچوقت ازدواج نکردهاند با اینکه وضعیت سلامتیشان با افراد متاهل تفاوتی نمیکند، اما عمر کوتاهتری نسبت به آنها دارند. بنابراین در حالی که سلامت مردان متاهل میتواند توجیهی برای طول عمر بیشتر آنها باشد، اما هنوز نیاز به تحقیقات بیشتری است.
تأهل، در مورد همه ی ابنای بشر ماهیتی سرشتی دارد و غالب وجود آن عالمگیر میباشد. لذا تفاوت فرهنگها موجب دگرگونیهای اساسی در قواعد آن نمیشود! مطالبی که در ذیل می آید بر اساس تحقیقاتی است که استیون ناک ( Steven I.nox ) استاد جامعهشناسی دانشگاه ویرجینیا، پیرامون “علل و پیامدهای تغییرات در خانواده آمریکایی” انجام داده است.
بر همین اساس باید در ابتدا ذکر شود که عواملی که در “نفع بیشتر مردان از ازدواج ” مطرح میشود، عواملی جامع و مانع برای جامعه ی ایرانی نیست و با توجه به اعتقادات مسلمین در باب ازدواج باید تاکید کرد که نفع طرفین از ازدواج خیلی بیشتر از مطالب عنوان شده است….
با توجه به تحقیقات افراد متأهّل عموما افراد سالم تری هستند و عمر طولانی تری دارند و از سلامت عقلانی و نفسانی بیشتری برخوردارند، شادترند و در آمد بیشتری دارند.
هر چند ازدواج تاثیرات مثبتی را در هر دو جنس باعث میشود اما ذی نفع اصلی آن مردان میباشند. مردان در تمام اموری که ازدواج در آنها تاثیر دارد، منفعت بیشتری بدست می آورند و انتفاع زنان از ازدواج در صورتی حاصل میشود که یک رابطه ی زناشویی مطلوب و کانونی گرم و صمیمی ایجاد شود. در حالیکه به نظر میرسد مردان کمتر تحت تاثیر کیفیت زندگی مشترک خود قرار میگیرند و بطور ساده و اولیه به محض تأهل از مزایای آن بهره مند میشوند، به عبارت دیگر نفس عمل ازدواج باعث بهبود زندگی مردان میشود، اما بهبود زندگی زنان تحت تأثیر کیفیت زندگی زناشویی خواهد بود.
ازدواج و تشکیل زندگی مشترک در واقع تشکیل یک کانون اجتماعی است. این بدان معنی است که همراه با مفهوم ازدواج یکسری انتظارات وابسته به فرهنگ نیز وجود دارد و بدینگونه مردان با این اقدام کاری بیش از شروع یک زندگی ساده با یک زن را آغاز میکنند و در واقع با این عمل خود را به مجموعه ای از قوانین قرار دادی و انتظارات متصل میسازند. او در مقام همسر و پدر مورد انتظارات دیگران قرار میگیرد و از دیدگاه سایرین باید رفتاری متفاوت از زمان تجرد داشته باشد.
ازدواج بیش از ارتباط بین دو شریک جنسی را پدید می آورد و ارتباطی است که مفاهیم آن از باورهای فرهنگی نشات گرفته، با ازدواج زوجین تعهداتی را پذیرا میشوند از جمله وفاداری، غمخواری، تحمل…
زوجهایی که برای طولانی مدت تنها رابطه ی همزیستی داشتهاند از جنبه های قابل پیش بینی بسیاری از زوجهایی که به ازدواج یکدیگر در آمده اند متفاوتند. اینگونه زوجها توسط تمایلات جنسی به یکدیگر وابسته هستند و روابط اخلاقی دیگر در آن ها بسیار کم است، آزادی بیشتری نسبت به افراد متاهل دارند و قانون تعیین کننده ای برای اینگونه روابط وجود ندارد، شانس بیشتر طلاق و رضایتمندی کمتر از روابط جنسی از معایب این نوع زندگی است و طرفین حداقل تعهد را نسبت به یکدیگر دارند.
مفهوم ازدواج در جامعه امریکا بدین معنی است:
?- شخص انتخابی آزاد دارد که بر پایه ی عشق است ?- بلوغ و استقلال نیاز مسلم اقدام به ازدواج است ?- ازدواج ارتباط بین دو جنس مخالف است ?- در زندگی مشترک مرد تامین کننده اصلی معاش است و او رئیس است ?- وفاداری جنسی و تک همسری انتظارات یک ازدواج است ?- ازدواج بطور طبیعی با تولد فرزندان همراه است.
و ماهیت مردانگی در ازدواج هم یعنی: مرد پدر فرزندانی است که از همسرش متولد میشود / تامین معاش زن و فرزندان بر گردن اوست / حافظ و محافظت کننده ی خانواده است.
بر این اساس اگر مرد از محافظت یا تامین معاش سر باز زند، نه تنها همسری ناشایست تلقی میگردد، بلکه به نوعی کمتر از یک مرد کامل محسوب میگردد. در یک زندگی مشترک مرد آنگونه رفتار میکند که به حسب فرهنگ مطابق با هویت مردانگیاش باشد. موضوع اصلی در مورد ازدواج در زندگی مردان عبارتست از اینکه ازدواج به دلیل آنکه موقعیتی جهت تکامل و حفظ ماهیت مردانگی میباشد باعث ایجاد تغییراتی در مردان میگردد.
حقیقت آشکار آنست که غالب مردان و زنان، زندگی مشترک خود را به گونه ای طراحی میکنند که نسبت به کلیات ازدواج اصولی تطابق زیادی داشته باشد. و ازدواج اصولی تنها راهی است که همسران ف مرد، میتوانند به یک مرد کامل تبدیل شوند. هنگامیکه قضیه اساسی مفهوم گردید، درک علت اثرات مثبت ازدواج در مردان بسیار آسانتر خواهد بود.
هویت مردانگی موقتی است و می بایست در دوران پس از بلوغ مستمراً و فعالانه حفظ گردد که این امر بوسیله ی یک ازدواج اصولی امکان پذیر میشود و یک مرد هویت مردانگی خود را طی زندگی مشترک حفظ کرده، توسعه میدهد و به نحوی آن را ابراز میکند. نقش تکامل و بلوغی که یک مرد به عنوان همسر ایفا میکند هسته ی اصلی هویت مردانگی وی قرار میگیرد و این موضوع راهنمای اصلی در علت ثمر بخش بودن ازدواج در زندگی مردان است.
مردان متاهل بیش از مردان مجرد در زمینه فعالیتهای اجتماعی و معقول درگیر میشوند و پاداش چنین فعالیتهایی به صورت شاءن و اعتبار یا مادیات به ایشان برمیگردد. مردان متاهل تابعیت خود از روابط غیر رسمی یا دوستانه را با شرکت در روابط مبتنی بر نقشهای اصولی جایگزین میکنند و در واقع به این طریق اجتماعات خصوصی خود را تغییر میدهند، آنها در اجتماع بر نقشهایی تاکید میکنند که جزئی از کانونهای اجتماعی هستند مثل نقشهای مذهبی و اقتصادی.
“Card gillian” نیز در تحقیق خود در مورد مردان متاهل میگوید: مردان متاهل در مواد و نوع و سطح، روابط خود را بر اساس میزان نیل به اهداف تنظیم میکنند و طبیعتاً موفقیت و شکست آنها تعیین کننده خواهد بود. بر خلاف وابستگی به دیگران، اینگونه موفقیتهای شخصی خصوصیات مردانگی را تحکیم می بخشد
به همین نسبت ازدواج تاثیرات مثبت خود بر دختران جوان و زنان مجرد را خواهد داشت .
طرز تهیه سالاد ماکارونی با سبزیجات معطر
? مواد لازم برای ? نفر
? ??? گرم نودلز
? یک عدد فلفل سبز دلمه ای
? یک عدد خیار
? یک عدد گوجه فرنگی
? دو حبه سیر
? ?? عدد میگو
? نمک و فلفل
? کمی برگ گشنیز
? مواد لازم برای تهیه سس
? یک قاشق غذاخوری سرکه سفید
? دو قاشق غذاخوری آب لیمو ترش
? یک دوم قاشق چای خوری زنجبیل
? یک چهارم قاشق چای خوری فلفل قرمز
? دو قاشق غذاخوری نعناع تازه
? یک قاشق غذاخوری پیازچه
? کمی تلخون
? طرز تهیه
برای تهیه سس تمام مواد را با یکدیگر مخلوط کنید.
رشته ها را از یکدیگر جدا کنید سپس در یک ظرف آب جوش به مدت یک دقیقه بگذارید تا بجوشد سپس با آب سرد آبکش کنید.
در یک ظرف بزرگ رشته ها را با فلفل سبز دلمه ای خرد شده، خیار، گوجه فرنگی و موسیر مخلوط کنید.
مقداری نمک و فلفل به آنها اضافه کنید سپس سس را به مواد اضافه کنید.
رشته ها را در یک ظرف که می خواهید سالاد را سرو کنید قرار دهید سپس میگوها را روی آن چیده و با مقداری برگ گشنیز سالاد را تزئین کنید.
فلفلپلو، اگرچه در مرحله اول، غذایی عجیب و خیلی تند و تیز و متعلق به کشور هندوستان به نظر میرسد ولی آنقدر هم که فکر میکنید، تند نیست، زیرا به طور کلی فلفل سیاه بیشتر از آنکه طعم تندی داشته باشد، دارای عطر و بوی خاصی است؛ در ضمن شما میتوانید با توجه به ذائقهتان، میزان فلفل را کم یا زیاد کنید. ولی به هر صورت، فلفل حتی در میزان کم نیز طعم تندی دارد که برای دوستداران این طعم، بسیار خوشایند و دلچسب است؛ بنابراین اگر از جمله این افراد هستید و میخواهید غذایی متفاوت بخورید، آن را امتحان کنید. این غذا به راحتی آماده میشود.
? مواد لازم برای ? نفر:
- برنج، ? پیمانه
- دانه فلفل سیاه، یک قاشق سوپخوری
- مرغ، یک کیلو و ??? گرم
- نمک به میزان لازم
- زعفران ساییده شده به مقدار کافی
- پیاز،? عدد متوسط
- زردچوبه، نوک قاشق چایخوری
? طرز تهیه:
?) ابتدا برنج را پاک کرده و پس از شستن، چند ساعت در آب خیس کنید؛ سپس پیازها را پوست کنده و به صورت درشت خرد کنید.
?) قابلمهای متوسط آماده کرده و تکههای مرغ پاک شده و شسته شده مرغ را به همراه ?لیوان آب در آن بریزید و بگذارید به جوش آید.
بعد از آنکه کف روی آب را گرفتید، مقداری نمک، زردچوبه، یک دوم قاشق چایخوری زعفران ساییده شده و همچنین پیازهای خرد شده را به آب آن اضافه کنید و بگذارید مرغ به طور کامل بپزد.
? نکته: در صورتی که احساس کردید مرغ کمی بوی ناخوشایندی میدهد، ?عدد هویج را پوست گرفته و هنگام پخت، داخل آب آن بریزید.هویج بوی زهم مرغ را به خوبی خواهد گرفت.
?) بعد از آنکه مرغ خوب پخته شد، آب آن را صاف کرده و در کاسهای بریزید.
?) قابلمهای متناسب برای ? پیمانه برنج آماده کنید و برنج خیسکرده را بدون آب در آن بریزید، سپس به جای آب بههمان میزان، آب مرغ صاف شده اضافه کنید.
برای این کار بهتر است آب مرغ را هنگام ریختن در قابلمه، پیمانه کنید. (روش پخت این برنج کته است؛ پس به روش معمول به همان تعداد پیمانه برنج، آب نیاز دارد).
? نکته: اگر آب مرغ- با توجه به میزان برنج- کافی نبود، آب جوشیده به آن اضافه کنید.
? ) حالا نوبت دانههای فلفل سیاه است. پس از اضافه کردن دانههای فلفل، قابلمه را روی شعله زیاد اجاق گاز قرار دهید تا به جوش آید.
بعد از اینکه آب بخار شد، کمی روغن یا کره روی برنج ریخته و دمکنی را روی قابلمه قرار دهید.
نکته ?) حین جوشیدن برنج، آب آن را بچشید و در صورتی که نمکش کم بود، کمی نمک اضافه کنید.
نکته ?) فلفلها را پیش از ریختن داخل برنج پاک کرده و بشویید چون ممکن است بین آنها چوب یا سنگریزه وجود داشته یا خاکی باشد.
نکته ?) اگر رژیم کمچربی دارید، با توجه به اینکه برنج در آب مرغ پخته میشود، دیگر نیازی به اضافه کردن روغن هنگام دم کردن نیست؛ بهخصوص اگر در میان تکههای مرغ، بال هم موجود باشد.
بازدید دیروز : 35
کل بازدید : 556759
کل یاداشته ها : 1051