اگر گرفتار یک سایت شلوغ شدید!
موضوع : آموزش اینترنت  

اگر گرفتار یک سایت شلوغ شدید!
اگر وارد صفحه اول یک سایت شلوغ که دارای تعداد زیادی لینک ، انواع جعبه ها و کادرهای مختلف در نقاط مختلف صفحه می باشد، شدید، بجای صرف زمان زیاد برای درک صفحه، سریعا به بالا یا به سمت چپ صفحه نگاه کنید، ببینید آیاکلیدی به نام site map دارد یا خیر، اگر چنین کلیدی نبود که باید پیه مطالعه کامل صفحه اول را به تن بمالید. ولی اگر چنین کلیدی موجود بود با زدن آن به صفحه ای می روید که در آن تمام لینک های موجود در سایت بصورت فهرست آورده شده است. با خواندن آن می توانید سریعا بفهمید ، در سایت چه صفحاتی با چه موضوعاتی موجود است

جوان 16 ساله در اعترافی تکان دهنده مدعی شد یک مرد 37 ساله بارها وی را مورد آزار و اذیت شیطانی قرار داده و همین امر باعث شده تا پدرش مرد میانسال را به قتل برساند.

عصر‌ 19 فروردین امسال مأموران مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تهران از وقوع یک فقره درگیری و نزاع در یکی از محلات تهران با خبر شدند.

مأموران با حضور در محل حادثه دریافتند مرد میانسالی به نام احسان 37 ساله بر اثر اصابت یک ضربه چاقو به گردنش به شدت مجروح شده که در مسیر رسیدن به بیمارستان به قتل رسیده است.

روشن بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران درباره این پرونده گفت: تحقیقات ادامه یافت تا این که مرد 44 ساله‌ای به نام جهانگیر به اتهام وارد کردن ضربه به گردن احسان دستگیر شد.

وی ادامه داد: جهانگیر مدعی شد احسان از چندی پیش با فرزندش به نام امیر دوست بوده اما در این مدت امیر به خرید و فروش مواد مخدر رو آورده است.

وی افزود: با بررسی از منزل جهانگیر مقداری مواد مخدر کشف شد که این فرضیه را قوت بخشید که جهانگیر به واسطه انتقام‌گیری از احسان وی را به قتل رسانده است.

روشن گفت: تحقیقات ادامه یافت تا این که امیر 16 ساله در اعترافی تکان دهنده مدعی شد احسان از وی سوء‌استفاده جنسی کرده و از ابتدای سال قبل وی را مورد آزار و اذیت قرار داده است.

وی ادامه داد: با بررسی این اظهارات تحقیقات در بعد دیگری آغاز شد تا مشخص شود این ادعا صحت داشته است یا این که امیر برای آزادی پدرش این ادعا را مطرح کرده است.

بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران با شااره به این مطلب که نوجوانان باید در انتخاب دوستان خود دقت لازم را داشته باشند، گفت: به هیچ عنوان دوستی نوجوانان با سن 15 تا 26 سال با افرادی که از خود آن‌ها بیش از 10 سال بزرگترند صحیح نیست و دروازه ورود به چنین مشکلاتی است.

وی ادامه داد: خانواده‌ها باید بر روی دوستی فرزندانشان با چنین افرادی دقت لازم را داشته باشند تا چنین حوادثی در جامعه رقم نخورد.

عصر 15 آبان سال 84 مأموران کلانتری 112 ابوسعید از طریق مرکز فوریتهای پلیسی 110 تهران بزرگ از یک درگیری و نزاع منجر به قتل با خبر شدند.
مأموران با حضور در محل حادثه دریافتند 2 مرد جوان 27 ساله با یکدیگر درگیر شده‌اند و در این درگیری جوان 27 ساله به نام محمد بر اثر اصابت ضربات چاقو به قتل رسیده است.

تحقیقات نشان داد که محمد بر اثر اصابت ضربه وارد شده از سوی فردی به نام سعید که هم محله‌ای وی بوده است به قتل رسیده اما مشخص نیست انگیزه درگیری این 2 بر سر چه مسئله‌ای بوده است.

جابری ، قاضی واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران درباره این پرونده گفت: در صحنه قتل یک دختر جوان به نام الهام حضور داشت که تحقیقات نشان داد از چگونگی وقوع این درگیری با خبر است.

وی ادامه داد: این دختر جوان پس از مدتی لب به اعتراف گشود و مدعی شد با مقتول و قاتل همزمان دوست بوده اما هیچ کدام از آنها از موضوع این دوستی با اطلاع نبوده‌اند.

دختر جوان مدعی شد روز حادثه با مقتول به خانه خودمان رفتیم و قصد داشتیم تا با یکدیگر ساعتی را خوش بگذرانیم اما به یکباره سعید که از موضوع تنهایی من با اطلاع بود به در منزل ما آمد و با محمد روبه رو شد.

وی اضافه کرد: سعید و محمد که از موضوع دوستی من با هر دوی انها در یک زمان با خبر شدند یکدیگر را رقیب فرض کرده و با هم درگیر شدند که در این درگیری محمد به قتل رسید.

جابری گفت: با توجه به این موضوع و اعتراف سعید به ارتکاب قتل، شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برای این فرد حکم قصاص صادر کرد که این حکم از سوی شعبه 33 دیوان عالی کشور تأیید شد.

وی افزود: پس از تلاش چندین ساله مسئولان واحد صلح و سازش دادسرا صبح امروز خانواده محمد با دریافت 170 میلیون تومان از خون فرزندشان گذشتند.

یک شرکت کویتی تولیدکننده سریال‌های تلویزیونی، اقدام به تولید سریالی تاریخی کرده که در آن خاندان رسول الله (ص) چهره‌پردازی شده‌اند.

به گزارش سایت عرب زبان «اسلام آنلاین»، در این سریال، امام حسن و امام حسین ـ علیهم السلام ـ توسط «عبدالباری ابوالخیر»، کارگردان این سریال به تصویر کشیده شده‌اند. 
این در حالی است که این اقدام سریعا از سوی شیعیان کویت محکوم شده و محمدباقر مهری، رهبر شیعیان و نماینده مراجع در این کشور، با صدور فتوایی، دیدن این سریال را حرام اعلام کرده است.

مهری تأکید کرده است که تجسید و مجسم نمودن معصومین، موجب اسائه ادب به این ذوات مقدس است. 

در همین حال، دکتر عبدالستار عبدالسید، وزیر معارف سوریه نیز که بخش‌هایی از این سریال در کشورش فیلمبرداری می‌شود، گفته است: اگر چهره‌پردازی معصومین در این سریال واقعیت داشته باشد، اجازه ادامه کار را نخواهیم داد.

گفتنی است، نام این سریال «الاسباط» است و در صورت تدوین نهایی، در ماه رمضان سال آینده به نمایش در خواهد آمد.

پرونده مرگ دختر دانشجویی که در بیمارستان لقمان به طرز مشکوکی جان باخته بود با اعلام نظر متخصصان پزشکی قانونی وارد مرحله جدیدی شد و ابعاد تازه یی از زندگی این دختر برای قضات شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران روشن شد.

دو سال پیش به ماموران پلیس خبر دادند دختر جوانی به نام روشنک در بیمارستان لقمان جان باخته است. پس از حضور ماموران در بیمارستان مشخص شد این دختر توسط مردی به نام داود به بیمارستان منتقل شده است.

پزشکان معالج روشنک اعلام کردند این دختر با قرص برنج مسموم شده است. بنابراین داود پسری که همراه روشنک بود دستگیر شد. وی دخالت در مرگ روشنک را انکار کرد و گفت؛ من و روشنک در خانه تنها بودیم، البته من این دختر را به خوبی نمی شناختم و او را در خانه دوستم دیده بودم و روشنک از من آب خواست و گفت حال خوبی ندارد و باید دارو بخورد. وقتی آب را به او دادم قرصش را خورد و لحظاتی بعد روی زمین افتاد و از حال رفت و من بلافاصله او را به بیمارستان رساندم.

با شکایت خانواده روشنک، داود در مرحله تحقیقات مقدماتی به جرم قتل عمدی روشنک مجرم شناخته شد و پرونده برای رسیدگی به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. قاضی عزیزمحمدی بعد از بررسی پرونده به دلیل مبهم بودن علت مرگ دختر دانشجو پرونده را دوباره به دادسرا بازگرداند و دستور داد ایرادها برطرف شود.

به این ترتیب پرونده از سوی دادسرا برای تعیین علت دقیق مرگ به پزشکی قانونی ارسال شد. نظریه کمیسیون پزشکی قانونی، داستان زندگی این دختر را فاش کرد و برای قضات معلوم شد روشنک چرا جان خود را از دست داده است.

در این نظریه آمده است؛ جسد متعلق به زنی حدوداً 25 ساله است که آزمایش خون و نوع دارویی که در خون او وجود دارد نشان می دهد دست به خودکشی زده است. بررسی های تخصصی نشان می دهد این دختر تحت تاثیر استرس و فشار بی امانی بوده و برای رهایی از آن دست به خودکشی زده است.

این نظریه باعث شد پلیس تحقیقات بیشتری را برای مشخص شدن انگیزه روشنک از خودکشی آغاز کند. بررسی زندگی این دختر نشان داد او زمانی که 16 سال بیشتر نداشت به دلیل فقر بیش از حد خانواده اش به عقد مردی 50 ساله درآمد. روشنک که تا آن زمان از تحصیل بازمانده بود بعد از ازدواج در مدرسه شبانه ادامه تحصیل داد و دیپلم گرفت. وی سپس در کنکور شرکت کرد و در رشته حسابداری پذیرفته شد. مشکلات روشنک از زمانی شدت گرفت که وی به دلیل تغییر موقعیت اجتماعی اش و ورود به محیطی جدید نتوانست به زندگی با شوهرش که 34 سال از او بزرگ تر بود، ادامه دهد و از وی جدا شد. مدتی بعد یکی از همکلاسی های روشنک که چندین بار به او ابراز علاقه کرده بود وارد زندگی این دختر فقیر شد. روشنک که برای ادامه تحصیل و پرداخت شهریه دانشگاهی اش به مشکل برخورده بود به امید اینکه این پسر به نام محمود از وی حمایت خواهد کرد به او دل بست.

محمود که از نیاز مالی روشنک باخبر بود از این نقطه ضعف دختر جوان سوءاستفاده کرد و به اتفاق دوستانش چندبار روشنک را مورد تعرض قرار داد. فقر مالی و تحقیر بیش از حدی که این دختر مجبور به تحمل آن بود وی را بر آن داشت که چاره یی بیندیشد چرا که محمود و دوستانش حین آزار روشنک از وی فیلمبرداری کرده و آن را اهرم فشاری برای سوءاستفاده بیشتر از این دختر قرار داده بودند. روشنک که همه درها را به روی خود بسته می دید برای نجات از وضعیتی که گرفتار آن شده بود به سراغ مردی رفت که فکر می کرد می تواند به او اعتماد کند.

این دختر آنچه را که به سرش آمده بود برای مرد مورد اعتمادش توضیح داد و با حرف های امیدوارکننده وی به تصور اینکه همکلاسی های خیانتکارش به سزای عمل خود می رسند، رابطه خود را با آن مرد بیشتر کرد اما مدتی بعد متوجه شد این مرد هم تنها قصد سوءاستفاده دارد و با حرف هایش او را فریب داده است.

نقشه این مرد زمانی برای روشنک فاش شد که دختر دانشجو به خانه این مرد رفت اما وی دختر را با دوست خود داود تنها گذاشت. داود که قصد داشت به روشنک تعرض کند این بار با مقاومت زن جوان روبه رو شد و در نهایت دختر جوان که خود را در بن بست می دید به دلیل تمامی مشکلاتی که در این مدت تحمل کرده بود به بهانه خوردن قرص سردرد از داود یک لیوان آب گرفت و با خوردن قرص برنج به زندگی خود پایان داد.

بنابر این گزارش با توجه به اینکه مدارک زیادی مبنی بر اینکه روشنک خودکشی کرده است به دست آمده، قاضی عزیزمحمدی یک بار دیگر به دلیل اینکه کیفرخواست به اشتباه تحت عنوان قتل عمد صادر شده بود پرونده را به دادسرا بازگرداند تا پس از اصلاح کیفرخواست، این پرونده مورد رسیدگی قرار گیرد.

دادستان عمومی و انقلاب اصفهان گفت: مرد شیطان‌صفت به زودی در اصفهان اعدام خواهد شد.‌

محمدرضا حبیبی افزود: حکم صادره از سوی دادگاه کیفری استان برای "ب. خ " 41 ساله که مبادرت به آزار جنسی اطفال صغیر در یکی از شهرک‌های اطراف اصفهان می‌کرد، به زودی اجرا خواهد شد.

وی در تشریح این پرونده تصریح کرد: در پی وصول شکایاتی به دادسرا مبنی بر اینکه شخصی با اتومبیل پس از ربودن کودکان آنان را به نقاط حاشیه‌ای برده و به آنان تجاوز کرده است، پرونده به قضات خبره ارجاع داده شد که با صدور دستورات لازم قضایی، متهم شناسایی و دستگیر شد.

دادستان عمومی و انقلاب اصفهان ادامه داد: متهم در اقرارهای صریح خود بیان داشته که در ساعات خلوت روز در سطح شهر تردد داشته و افراد کم سال که منتظر رسیدن وسیله نقلیه بوده‌اند را تحت عنوان مسافر‌کش اغفال کرده و اهداف پلید خود را اجرا کرده است.

وی خاطرنشان کرد: با تکمیل تحقیقات، پرونده به دادگاه کیفری استان ارسال و قضات آن دادگاه، حکم به اعدام وی صادر کردند که پس از تأیید دیوان عالی کشور، هم اکنون قابل اجرا است.

حبیبی گفت: والدین و مسئولان مدارس باید همواره به کودکان و نوجوانان، خطرات موجود در جامعه را گوشزد کنند تا فرصت انجام این اعمال ننگین به راحتی برای افراد شرور فراهم نشود.

دادستان اصفهان از آمادگی معاونت پیشگیری از وقوع جرم دادسرا و ستاد حفاظت اجتماعی برای دریافت گزارش‌ها خبر داد و اظهار داشت: دادسرای اصفهان با عزمی راسخ و با قاطعیت، اجازه تخطی به حقوق شهروندی و امنیت جامعه را نخواهد داد و با خاطیان به شدت برخورد خواهد کرد.
وی در پایان ابراز امیدواری کرد تا مجازات این تجاوزگر، التیامی باشد بر آلام روحی کودکان معصوم و خانواده‌هایی که مورد لطمه این مجرم قرار گرفته‌اند.

8 پسر که پس از اغفال و ربودن دو دختر نوجوان آنها را مورد تعرض قرار داده بودند با تلاش کارآگاهان به دام افتادند. 

ساعت دو بامداد دوشنبه 10 دی ماه ماموران کلانتری 134 شهرک غرب حین گشت شبانه به دو دختر سرگردان برخوردند که روپوش مدرسه بر تن داشتند. با ظن ماموران به دختران نوجوان این دو نفر برای انجام تحقیقات به کلانتری انتقال یافتند و تحت بازجویی قرار گرفتند.

در حالی که دختران هراسان برای ادای توضیحات در برابر ماموران قرار گرفته بودند یکی از آنان به نام نیوشا لب به سخن گشود و گفت؛ من و همکلاسی ام سمانه در مدرسه یی در میدان منیریه درس می خوانیم.

از چند روز پیش سمانه مدام به من پیشنهاد می داد با هم از مدرسه فرار کنیم اما من به حرفش گوش نمی کردم، تا اینکه امروز - روز حادثه - یک ساعت قبل از تعطیلی مدرسه به من گفت که با دوستش مهران قرار دارد و باید زود از مدرسه بیرون برویم. 

من هم به حرف وی گوش دادم و با او زودتر از موعد از مدرسه فرار کردیم.

تا شب در خیابان گشتیم. زمانی که مهران از ما جدا شد برای بازگشت به خانه خیلی دیر شده بود.

به همین دلیل سمانه پیشنهاد کرد به خانه مان برنگردیم. من نمی دانستم باید چه کار کنم. 

از یک طرف دیر کرده بودم و می ترسیدم هنگام بازگشت به خانه تنبیه سختی در انتظارم باشد، از طرف دیگر هم نمی خواستم دوستم را تنها بگذارم. بنابراین پیشنهاد او را قبول کردم، اما ما نه پولی داشتیم نه جایی برای خواب.

به همین دلیل باز هم دو دل شدیم و دست آخر تصمیم گرفتیم به خانه بازگردیم و در این زمان یک پراید آبی که دو پسر جوان سوارش بودند در مقابل ما توقف کرد و آن دو پسر ما را سوار کردند. در بین راه سمانه به آنها گفت به دنبال جایی برای خوابیدن می گردیم. دو پسر جوان پاسخ دادند می توانند ما را برای خواب به محلی مناسب ببرند. ساعت از 10 شب گذشته بود و ما این را بهترین چاره می دیدیم، بنابراین به حرف آنها گوش کردیم و همراه شان به شرکتی در همان حوالی رفتیم. ما در اتاق بودیم که چند دقیقه بعد چند پسر دیگر وارد شرکت شدند. ما که ترسیده بودیم می خواستیم خود را در امان نگه داریم اما یکی از آنها با چاقو به ما حمله ور شد و تهدید کرد اگر به خواسته آنها تن ندهیم ما را خواهند کشت.

آنها سپس ما را مورد تعرض قرار دادند. پس از این واقعه با التماس خواستیم رهایمان کنند و ما را به شهرک غرب برسانند.

سمانه - دختر 14 ساله - نیز با تایید اظهارات همکلاسی اش به ماموران گفت؛ من دقایقی قبل از اینکه به دام این افراد بیفتیم با مهران تماس گرفتم و او را از تصمیم خود برای فرار از خانه مطلع کردم اما او از من خواست این کار را نکنم و سرانجام با اصرار او پذیرفتم به خانه بازگردیم اما چون خیلی دیر شده بود پیشنهاد پسران جوان برای اقامت در شرکت دوست شان را پذیرفتیم ولی هیچ گاه فکر نمی کردم چنین سرنوشتی در انتظارمان باشد. 

با شکایت دو دختر دانش آموز پرونده برای رسیدگی به دادسرای امور جنایی تهران ارسال شد و بازپرس محمد روشن رئیس شعبه سوم ماموران اداره 16 پلیس آگاهی پایتخت را مامور دستگیری 8 مرد جوان کرد. 

با آغاز تحقیقات پیرامون این پرونده کارآگاهان موفق شدند با توجه به مشخصات خودروی پراید و اطلاعاتی که دختران نوجوان از آدرس شرکت کامپیوتری به یاد داشتند این مکان را شناسایی و در عملیاتی ضربتی دو روز بعد از اعلام شکایت 5 تن از متهمان را بازداشت کنند. 

روز گذشته با انتقال 5 متهم به دادسرا بازپرس روشن تحقیقات قضایی خود از متهمان را آغاز کرد. یکی از پسران جوان به نام سعید در توضیح ماجرا گفت؛ ما به طور معمول شب ها در شرکت دوست مان دور هم جمع می شویم و قلیان می کشیم.

آن شب زمانی که به آنجا رفتیم متوجه شدیم مهرداد و محسن دو دختر جوان را با خود آورده اند و در نهایت با آنها رابطه برقرار کردیم.

در حال حاضر تحقیقات کارآگاهان پلیس برای دستگیری 3 متهم فراری این پرونده ادامه دارد.

دادیار ویژه امنیت تهران از دستگیری تعدادی از اعضای باند مجرم یاکوزا در جریان برخورد با اراذل و اوباش خبر داد و از مردم درخواست کرد که بدون هیچ واهمه‌ای برای شکایت از اوباش به پلیس مراجعه کنند. 
? ??? تن از اراذل به کهریزک منتقل شدند 
علی نمازی عصر روز گذشته پنجم تیر ماه با حضور در پلیس امنیت تهران بزرگ در جمع خبرنگاران، گفت: از ابتدای اجرای طرح برخورد با اراذل و اوباش تاکنون ??? تن از متهمان به دادسرای امنیت معرفی شده و ??? تن از آنها که از اراذل و اوباش به‌نام بوده و مرتکب جرم جدیدی شده بودند به کهریزک منتقل شدند. 
وی با اشاره به این که در حال حاضر کار در مرحله تحقیقاتی و جمع‌آوری اطلاعات در دادسرا است، تصریح کرد: از آنجا که اطلاعات کافی از اقدامات افراد شرور نداریم، به کمک مردم نیازمندیم، از این رو از آنها می‌خواهیم بدون واهمه‌ای از این که هویتشان فاش شود، به پلیس مراجعه کنند و اطمینان داشته باشند که برخورد قاطع قضایی با مجرمان صورت می‌گیرد. 
? دستگیرشدگان در دادسرا پالایش می‌شوند 
نمازی با بیان این که دستگیرشدگان متهم محسوب می‌شوند نه مجرم، گفت: دستگیرشدگان در دادسرا پالایش می‌شوند و به این ترتیب آنهایی که سابقه‌دار هستند، اما جرمی مرتکب نشده‌اند، آزاد شده و همچنین متهمانی که مرتکب جرایم خفیف شده‌اند، با اخذ تعهد آزاد می‌شوند و این در حالیست که اراذلی که مرتکب جرم جدید شده‌اند به کهریزک انتقال یافته و هم اکنون نیز در بازداشت بوده که تعدادشان ??? تن است. 
? پرونده اراذل تا رسیدگی به تمامی شکایات توسط یک قاضی مفتوح است 
وی از مفتوح بودن پرونده این اراذل و رسیدگی به تمامی شکایات مربوط به آنها توسط یک قاضی که از ابتدا برای هر کدام مشخص شده، خبر داد و گفت: شناسایی کامل و احراز تمامی جرایم ارتکابی اراذلی که بسیاری از آنها به صورت باندی و گروهی نیز عمل می‌کردند، مدت زمان طولانی می‌طلبد و به همکاری مردم و اطلاعات آنها نیاز دارد. 
? تجاوز یکی از اراذل و اوباش به یک زن 
دادیار ویژه امنیت تهران به تجاوز یکی از اراذل و اوباش به یک زن اشاره کرد و گفت: این شرور پس از ورود به خانه این زن و بستن دستان دو فرزندش، به وی تجاوز کرده است و این در حالیست که شوهر وی از ترس اعلام شکایت نمی‌کند. 
وی تاکید کرد: تضمین می‌دهیم که هویت شاکیان و شاهدان را در تمامی مراحل رسیدگی به پرونده کتمان کنیم. 
نمازی با بیان این که پرونده اوباش مهم در حال رسیدگی ویژه در اداره عملیات پلیس امنیت تهران است، ادامه داد: برای تعدادی از دستگیرشدگان قرار التزام به حضور و همچنین قرار بازداشت موقت که شدیدترین نوع قرار است، صادر شده است. 
? دستگیری تعدادی از اعضای باند مجرم یاکوزا 
وی که رسیدگی به پرونده اراذل و اوباش پایتخت را بر عهده دارد، از دستگیری تعدادی از اعضای باند مجرم یاکوزا خبر داد و گفت: اعضای باند یاقوت سرخ، هانی کرده و ... نیز در حال حاضر دستگیر شده و در بازداشتگاه کهریزک به سر می‌برند. 
? مرگ یکی از اوباش ?? ساعت پس از دستگیری‌ 
دادیار ویژه امنیت تهران همچنین به مرگ یکی از این اوباش پس از گذشت ?? ساعت از دستگیری‌اش اشاره کرد و گفت: این شخص به مخدر کراک اعتیاد داشته و در حالی که تحت نظر بوده حالش بد شده و پس از انتقال به بیمارستان جانش را از دست داده است. 
? دستگیری تعدادی از لیدرهای برخی ورزشگاه‌ها به خاطر تعرض 
وی از دستگیری تعدادی از لیدرهای برخی ورزشگاه‌ها خبر داد که به کودکان و نوجوانانی که قصد گرفتن عکس با فوتبالیستهای مشهور را داشتند، تعرض کرده بودند. 
نمازی در این باره گفت: با وجود اعترافات به دست آمده، شاکیان به پلیس مراجعه نکرده‌اند و از تمامی افرادی که از اراذل و اوباش شکایتی دارند، درخواست می‌کنیم که به کلانتریها، پایگاه‌های اطلاعاتی پلیس و یا پلیس امنیت مراجعه کنند؛ ضمن این که مراکزی همچون شوراها، شورایاریها و ائمه مساجد نیز شکایاتی را از سوی مردم ارایه داده‌اند. 
? منظور از شدت برخورد، قاطعیت در حکم است 
دادیار ویژه امنیت تهران تاکید کرد: منظور از شدت برخورد، قاطعیت در حکم است

سرهنگ حسین عباسچیان، رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران با اشاره به این پرونده گفت: شهریور ماه مردی به دادسرا مراجعه و با ارائه شکایتی عنوان کرد، دختر 18 ساله او به بهانه ملاقات با یکی از دوستانش محل سکونت خود را ترک کرده و مفقود شده و تلاش‌ها برای یافتن او بی‌نتیجه باقی مانده است. 

سرهنگ عباسچیان اضافه کرد: پس از دستور قضایی و ارسال پرونده به پایگاه ششم پلیس آگاهی، تحقیق در این زمینه آغاز و جستجو برای یافتن دختر 18 ساله آغاز شد.

با بررسی و تحقیقات دامنه‌دار در ارتباط با این پرونده معلوم شد، دختر 18 ساله به طرز مرموزی ناپدید شده و هیچ ردپایی برای شناسایی او باقی نمانده است.

آخرین تماس‌ها
رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران اضافه کرد: پس از چند روز پیگیری مشخص شد این دختر در آخرین مرحله با مردی در تماس بوده که پس از بررسی و تحقیق معلوم شد صاحب تلفن از همان روزی که دختر 18 ساله خانه‌اش را ترک کرده از تلفن خود استفاده نکرده است.

با به دست آمدن این سرنخ، جستجو برای یافتن صاحب تلفن آغاز و مشخص شد مالک تلفن مرد 65 ساله‌ای است که از چند روز پیش در منطقه شهریار اقدام به اجاره یک خانه کرده است.

با مشخص شدن این موضوع و صدور دستور نیابت قضایی، یک تیم از ماموران با عزیمت به شهریار اقدام به شناسایی محل سکونت مرد 65 ساله کردند و در تحقیق از همسایه‌ها معلوم شد، این فرد زمان اجاره کردن خانه گفته است به همراه دختر خود، قصد زندگی در این خانه را دارد.

به دنبال این ماجرا ماموران با ورود به خانه مرد 65 ساله، او را همراه دختر 18 ساله پس از 55 روز دستگیر کردند.

پیامک اشتباه‌
با تحقیق از دختر 18 ساله، وی گفت: یکی از روزهای شهریورماه قصد داشتم برای یکی از دوستانم پیامک ارسال کنم که این پیامک، اشتباه ارسال شد و دقایقی بعد، فردی که پیامک را دریافت کرده بود، با من تماس گرفت و گفت: این پیامک موجب شده است تا میان وی و همسرش نزاع و درگیری روی دهد و به همین دلیل همسرش قصد جدایی از وی را دارد.

دختر جوان اضافه کرد: عذرخواهی کردم ولی او گفت به دلیل آن که این پیامک، زندگی او را در معرض فروپاشی قرار داده، قصد شکایت از مرا دارد و تنها در یک صورت از شکایت خود صرف‌نظر می‌کند که من با او ملاقات کنم و سپس هر دو به خانه‌اش برویم و من موضوع را با همسرش در میان بگذارم تا او باور کند این پیامک اشتباه ارسال شده است.

دختر جوان تصریح کرد: پس از این مکالمه قرار شد در یکی از بوستان‌ها همدیگر را ببینیم تا به اتفاق نزد همسرش برویم و روزی که خانه را برای ملاقات با وی ترک کردم، در بوستان پیرمردی را دیدم که انتظارم را می‌کشید. سپس او مرا به خانه‌ای برد و با فریب و اغفال، مورد آزار و اذیت قرار داد.

وی اضافه کرد: پس از وقوع این حادثه روی بازگشت به خانه را نداشتم و مرد 65 ساله نیز عنوان کرد ثروت بسیاری دارد و گفت در صورتی که با او زندگی کنم، می‌تواند مرا خوشبخت کند و در ادامه خانه‌ای را در شهریار اجاره کرد و به مرد صاحبخانه گفت من دخترش هستم.

دختر 18 ساله افزود: پس از گذشت 55 روز در حالی که تصور می‌کردم همه مرا فراموش کرده‌اند، پلیس آگاهی در محل سکونت مرد 65 ساله حضور پیدا کرد و مرا نجات داد.

به دنبال این اظهارات و اعتراف مرد 65 ساله به اغفال و فریب دختر 18 ساله، قاضی پرونده دستور بازداشت او را صادر کرد که تحقیق در این زمینه ادامه دارد.

سرهنگ عباسچیان با هشدار به خانواده‌ها از آنها خواست با آموزش مناسب به فرزندان و ایجاد محیطی سالم برای آنها شرایطی ایجاد کنند که آنها پس از رو به رو شدن با هر مشکلی، آن را به والدین خود منتقل کنند تا شاهد بروز مشکلات اینچنینی که در این پرونده شاهد آن هستیم، نباشیم. 

وی افزود: در بررسی های بعدی در ارتباط با پرونده معلوم شد مرد 65 ساله همسر خود را به دلا‌یل رفتار هایی که داشته طلا‌ق داده است و با تمامی فرزندان خود و حتی نوه هایش قطع ارتباط کرده است.

قضات شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران، تحقیقات خود را در مورد پرونده پسری که از سوی مامور قلابی مورد آزار قرار گرفته بود آغاز کردند.

دو هفته پیش پسر 18ساله یی به ماموران پلیس مراجعه کرد و مدعی شد از سوی یک مامور قلابی مورد آزار جنسی قرار گرفته است.

وی در توضیح ماجرا گفت؛ در صف اتوبوس ایستاده بودم که متوجه شدم مردی به طرز عجیبی به من نگاه می کند. ظاهرش نشان نمی داد سارق یا مزاحم باشد. دقایقی بعد وی کنارم ایستاد و کتش را کنار زد و دستبند و بی سیم اش را نشان داد و آرام به من گفت مامور است و باید از من سوالاتی بپرسد.

وی ادامه داد؛ من هم قبول کردم و به تصور اینکه مرا با فرد دیگری اشتباه گرفته همراهش رفتم.

مامور قلابی مرا داخل ساختمانی برد و مورد تجاوز قرار داد.جوان شاکی در ادامه گفت؛ این موضوع آنقدر مرا تحت تاثیر قرار داده بود که نمی توانستم تصمیم درست بگیرم. بعد از چند روز برادرم با اصرار از من پرسید ماجرا چیست و بعد هم از من خواست شکایت کنم. با تایید تجاوز به عنف به جوان شاکی از سوی پزشکی قانونی، تحقیقات پلیس برای دستگیری متهم آغاز شد.